بررسی نظرسنجی
در نظر سنجی مربوط به سوال «آیا با گوش دادن فعال به موسیقی استاد، تأثیر ملموسی را تجربه کردهاید؟»
۸۱٪ شرکتکنندگان، پاسخ مثبت دادهاند و به موارد مختلفی اشاره کردهاند که در زیر آمده است، برخی از این موارد در اکثر کامنتها مشترک بودهاند و برخی نیر توسط تعدادی معدودی تجربه شدهاست.
۶٪ تأثیر ملموسی را تجربه نکردهاند و ٪۱۳ نیز به این موضوع فکر نکردهاند.
هدف از این نظر سنجی، تأکید بر الویت یک تجربه خاص نیست، بلکه ایجاد انگیزه برای گوش دادن فعال به موسیقی استاد و بهره بردن از آن است.
– قویتر شدن توجه و تمرکز به مبدأ حتی در مکانهای شلوغ
– کمرنگتر شدن اثرات دنیای مادی، توجه کمتر به پوچیات، موفقیت بیشتر در پس راندن افکار پارازیتی
– انگیزۀ بیشتر برای عمل به اخلاقیات، توجه بیشتر به رفتار و اعمال روزانه
– توجه بیشتر به نقاط ضعف و تمایل به مبارزه با آنها
– الویت بیشتر برای معنویات قائل شدن
– تشویق شدن برای انجام کارهای خیر و مثبت
– قوت قلب و احساس پشتیبان داشتن
– انرژی مثبت و احساس شوق و نشاط، آرامش اطمینانبخش، احساس مثبت و دلگرمی
– مؤثر بودن در تسکین اندوه حتی در سوگواری
– تقویت انرژی جسمانی بیشتر برای انجام کارهای روزمره
– کم شدن تمایل و شوق به شنیدن موسیقیهای دیگر
– اُنس به موسیقی استاد و احساس کِسل بودن در صورت گوش ندادن
– برقراری یک رابطه درونی
– تفکر بیشتر درمورد شخصیت استاد
– احساس این که این موسیقی با شخص صحبت میکند
– بهبود در وضعیت سلامتی
– بهبود کیفیت خواب
– بهبود کیفیت یادگیری و بیشتر شدن توجه و سرعت درک مطالب
– تربیت گوش برای گوش دادن به موسیقی با صدای ملایم
افرادی که متوجه تغییر نشدهاند به موارد زیر اشاره کردهاند:
با این که تغییر را تجربه نکردهاند میدانند که برای روحشان مفید است.
در گوش دادن فعال تداوم نداشتهاند.
چهار تجربه از خوانندگان در زیر آمده است:
– من مدتها بود به تأثیر موسیقی استاد بر ذهن و مغز تمرکز داشتم. در سایت استاد پروفسورله وین راجع به اثرات موسیقی استاد و نواها و آکوردهای آن بر مغز صحبت میکند. بنده هفت سال است مبتلا به پارکینسون شدهام، پیشرفت کُند بیماری خود را در قیاس با سایر بیماران مرهون گوش سپردن روزانه به موسیقی استاد می دانم ….
– چند سال پیش ، به خاطر دوران نقاهت عمل ستون فقرات در منزل بستری بودم و عملاً تنها سر و دستها را می توانستم تکان بدهم. وقتی همسرم از منزل میرفت نمیدانستم تا شب که میآید چه کنم. از همان زمان خواندن کتاب روح نغمات پروفسور ژان دورینگ و شنیدن موسیقی استاد را شروع کردم و آنقدر در من تأثیر گذاشت که روزها دقیقه شماری میکردم که همسرم از خانه خارج شود و من تا شب در خانه خالی به موسیقی ایشان و خواندن متن کتاب درباره ایشان بپردازم. یادم هست که گاهی هنگام گوش دادن به نکتهای میرسیدم که بلافاصله در کتاب به جملهای با همان مضمون میرسیدم. حدود پانزده روزی گذشته بود و من در فکرم گذشت که کاش دنیا همینطور بماند و من برای همیشه بستری باشم و وقتم فقط صرف موسیقی و خواندن کتاب شود که بلافاصله این فکر برایم پیش آمد که آرزوی بیجایی کردهام. از فردا هم هر چه کردم نتوانستم کتاب را بخوانم. موسیقی نیز دیگر هیج گونه معنایی برایم نداشت. من مجبور شدم برای جمع کردن تمرکز هنگام گوش دادن موسیقی ایشان تلاش بسیار بکنم و ان را به یک عادت تبدیل کنم. اکنون سالها است که هرشب موسیقی ایشان را گوش میدهم . آرزو هم ندارم که با جذبه و خلسه باشد. فقط به عنوان تمرین توجه به استاد از آن استفاده می کنم.
– تنها زمانی که واقعا فعالانه به موسیقی استاد الهی گوش دادم زمانی بود که Music for the Mind در دسترسمان قرارگرفته بود و نحوه گوش دادن را هم به ما آموخته بودند. پس از پایان آن دوره در کمال حیرت شاهد تغییرات در ذهن و روانم شدم و مشکلی که سالهای طولانی قادر به تصحیح آن درذهن و روانم نبودم (حتی با مراجعه به مراکز درمان)، کلا از بین رفت واین تنها یک بعد ملموس درمانی این موسیقی آسمانی بود که با تمام ضعفها وبی استعدادی توانستم درک کنم ….. وعجیب اینجاست که دیدم، باور داشتم، اما غفلت کردم در اینکه فعالانه گوش دادن را ادامه دهم.
– سال ها قبل به دلیل مشکلات احساسی، به تشخیص پزشک یک دوره افسردگی خفیف را طی میکردم و داروی آرامبخش تجویز شد. به جای مصرف دارو، یک دوره میوزیک فور دِ مایند۱ را گوش دادم که کاملا نتیجه بخش بود. دو بار دیگر هم با نیت مبارزه با نفس گوش دادم که غیرمستقیم موثر بود. حالا هم برای کنترل خشم و شناسایی ریشه عصبانیتهای لحظهای می خواهم گوش کنم. اما متأسفانه آن ارتباطی را که با دو مجموعه میوزیک فور د مایند داشتم، نمیتوانم با سی دی های موسیقی استاد داشته باشم، برای همین خیلی کم به آنها گوش میدهم.
سلام و ممنون بابت این نظرسنجی بسیار مفید
سلام ودرود
بنده سالها پیش قبل از مبتلا شدن به بیماری ام اس ،دچار یک افسردگی شدم که الهی شکر با گوش دادن به موزیک فوردمایند کنترل شد و حتی به دارو نیازی پیدا نشد.الان حدودا ٢٠ سال است که به ام اس مبتلا هستم خب یکی از تاثیرات بیماری ام اس افسردگی و اضطراب،استرس و…. هست به حقیقت می توانم بگویم موسیقی استاد در تمام این سالها درمانگر شرایط روحی روانی جسمی خانوادگی و اجتماعی بنده بوده است و در این سال ها هیچگاه به روانپزشک و داروهای ضد افسردگی احتیاج پیدا نکردم و پزشکانم همیشه از روحیه ی خوب و قوی بنده متعجب هستند و دلایلش را می پرسند .موسیقی استاد،شجاعت ،روحیه قوی و مبارزه با شرایط سخت را برای بنده ای که نازک نارنجی بودم و از رویارویی با مسایل سخت وحتی نرمال زندگی بسیار شکننده بودم ومی ترسیدم هموارتر کرد طوری که در باورم نمیگنجد .دکتر متخصص بنده که بسیار متبحر است وحتی خیلی دکترهایی که در این سالها بهشون مراجعه کردم بادیدن ام ار ای مغزی بنده دچار ابهام و سر درگمی شدند که چرا در مغز بنده به عنوان یک بیمار ام اسی پلاک و آسیب خیلی جزئی است فعال نبستند؟؟بنده با تمام سلولهای روحی وجسمی ام درک کردم و همیشه به خودم میگویم چون موسیقی معجزه گر و تاثیرگذار استاد را همیشه گوش میکنم وتعالیم ایشان را مطالعه میکنم مغزم سالم است .موسیقی وتعالیم استاد تاثیرات بیماریم را بر روح وجسم و روان و مغزم بسیار کند و کم کرده اند.واین تجربه ی ملموس را که موسیقی استاد پالایش دهنده روح و روان و جسم ،ایجاد انگیزه های معنوی و امور زندگی،ایجاد ارتباط قلبی و انس با یکتا،شجاع بودن و نترسیدن از چالشهای سخت ،ارامش قلبی در بحران ها،تسکین دردها،شوق و اشتیاق با وجود سختیهای بسیار به معنویت و شکرگزاری قلبی و اینکه با وجود هر شرایطی باید بلند بشی کار کنی ادامه بدی را در بنده ی حقیر که از نظر جسمی توان راه رفتن را ندارم و از دستانم هم خیلی برای همه ی امور نمیتوانم استفاده کنم . در واقع باور این مطلب که تو فقط به جسم فیزیکی محدود نمی شوی و ناتوانی جسمی مانع از حرکت تو نمیشود را مدیون تعالیم و موسیقی الهی استاد هستم .بنده این سعادت را داشتم که از سنین پایین با موسیقی استاد آشنا شوم و در همهی این سالها
گوش موسیقایی بنده رو تربیت کرده به طوریکه هرموسیقی را گوشم تحمل نمیکند ذهنم متوجه موسیقی مفیدو مضر میشود با توجه به اینکه رشته ی دانشگاهی بنده موسیقی بوده و مدام در فضای موسیقی بودم به حق لمس کردم که موسیقی استاد شگرف ترین و تاثیرگذارترین بوده اصلا قابل مقایسه نیست و خدای عزیز رو برای سعادت داشتن این نعمت وموقعیت استثنایی شکر و قدرشناسی میکنم .
سپاس فراوان از مطالب مفید وایجاد این فضا
با سلام
دوست عزیز هنگامه ممنونم از به اشتراک گذاشتن تجربه مفید خودتون .
من قلبا این روند بهبود حال شما را درک میکنم
چون یکی از نزدیکانم که از هفت سالگی دچار نوعی افسردگی دوره ای میشه را از نزدیک مشاهده میکنم
خدای مهربون شرایطی ایجاد کرده اند که ما از نظر فیزیکی نزدیک بهم هستیم . من مرتب در فضای منزل موسیقی استاد را روشن میکنم و این بچه که الن ۱۱ ساله هست هم ناخودآگاه میشنود
گاهی هم که کنار من می ننشیند براش موسیقی استاد را روشن میکنم. به لطف خدا اون حالتهای افسردگی، گریه کردنهای بی مورد، ساکت شدن. ترسو بودن ووووو میتونم بگم از صد تا به ۵ تا رسیده. بنده مثل شما سواد موسیقی ندارم اما اطمینان دارم که موسیقی استاد معجزه میکند
سلام دوست گرامی
سپاس فراوان از صحبتهای مثبت و خوب شما و تجربه ای که بیان فرمودید
اختیار دارید بنده هم سوادی ندارم فقط باب اینکه در فضای موسیقی بودم عرض کردم
همینطور که شما بیان کردید موسیقی استاد درمان کننده روح و روان و جسم است را بنده ی حقیر هم سعادتی دارم و تجربه کردم مخصوصا در مقابل با سختی ها و چالشها قوی و شجاع
اضطراب ها و نگرانی آرامش رو حفظ کردن و قلبا آرام بودن را و انرژی و انگیزه ادامه دادن و….
سلام دوست عزیز
درخانواده ما به صورت موروثی مشکل روانی وجوددارد و مدتی درگیر این بیماریم داروهای مختلف مصرف میکنم خوشبختانه دراین سالها بامطالعه معنوی وگوش دادن به موسیقی استاد وتوجه خیلی توانستم مبارزه موثری داشته باشم اما اکنون بیشترین مشکلم عوارض داروها وافکار پارازیتی و وسواسی زیاد هست که هنوز نتوانستم کنترلی روش داشته باشم … لطفا اگر امکان دارد دوستان راهنمایی بفرمایند ممنون میشم
دوست عزیز
من شاید نتونم کمک قابل توجهی بشما بکنم اما تجربه ای که خودم از حرف زدن با طبیب روحم پیدا کردم. از هر چیزی برایم پر منفعت تر بوده. مگر وقتی جسمم بیمار میشود به چه کسی مراجعه میکنم ؟ و تمام شرح حالم را برایش بازگو میکنم؟ من هر زمان مثل کشتی شکسته میشوم و عاجزانه با خدایم حرف میزنم درد دل میکنم مشورت میکنم التماسشان میکنم راهنماییم بکنند حالم بهتر میشود فکر درست در مغزم زده میشود هر کداممان بنوعی راهنمایی و هدایت میشویم حتی اگر ظاهرا چیزی تغییر نکند و از نظر من بهتر نشود. ولی مطمینم او بیشتر از هر کسی مرا دوست دارد و نگران سلامتی روحی و جسمی من است خدا کمک کند صبور و راضی به رضای او باشم. سلامت باشید
دوست عزیز
ممنون ازراهنمایی شما اتفاقا من هم این تجربه را دارم که باگفتگو باطبیب روح حال روحی وروانی ام بهتر میشود وامیدوارمیشوم واگر بخواهم نیک بینانه به موضوع بیماری ام نگاه کنم توجه و مطالعه معنوی وگوش دادن به موسیقی استاد مرا نسبت به تمام کسانی که درخانواده ام این بیماری رادارند متفاوت کرده است بسیار سپاسگزارم ازراهنمایی شما دوست عزیز واز متیس عزیز بابت مقالات گرانبها یشان
میدانم دنیا چیزی جزپژواک نیست.زندگی انعکاس رفتارماست.انعکاس من برمن.پس بایدبهترین باشم تابهترین هارادریافت کنم.وقتی افسردگی به سراغم میایددچارسردرگمی میشوم وبرای جلوگیری ازاین حالتها که گاهی بصورت افسردگی وگاهی بصورت شخصیت دوقطبی خودراتوصیف میکنم یک برنامه ریزی دقیق برای حفظ الصحه وعبادت سحر برداشتم که باعث شده ازاین حالتها فاصله بگیرم وافکارمنفی کمتربه سراغم میاید چون ورزش کردن وساعاتی ازروزرا به خوداختصاص دادن پیشگیری ازافکارمنفی میکند وخواندن دعای سحر باعث شده شکرگذارتر باشم ودرطی روز هوشیارترباشم وباحیله هاوترفندهای نفس بیشترآشناشوم ودرنهایت بااستمدادازمبدا بانفس اماره مبارزه کنم.
کامنت یکی از عزیزان در مقاله چند توصیه برای تسلط بر نفس. در قسمت سوال و جاب
با سلام و درود خدمت همه عزیزان
دوست عزیز من در گذشته بشدت اسیر مشکلی بودم که توان جسمی ام رو تحت شعاع قرار داده بود. یادم میاد شبی عاجزانه و از صمیم قلب خواستم کمکم کند که از این چیزها متنفر بشم. چند دقیقه بعد از خواستن از خدا حالتی به من دست داد که دیدم حتی فکرش هم حالم رو خراب میکنه. خلاصه داستان اینکه، خداوند کمکم کرد کاری که شاید باید با کلی بیمارستان و روانکاوی و غیره رفتن انجام میشد رو در عرض چند روز درست شد بطوری که حتی فکر کردن بهش هم حالم رو بد میکنه. البته این تجربه شخصی بود ولی در هر صورت صادقانه اگر از او بخواهیم راهی فراخور حال و موقعیتمون برامون فراهم میکنه. باآرزوی موفقیت و سلامتی
دوستان عزیز
ازراهنمایی های شما بسیار سپاسگزارم
تلاش میکنم تا از راهنمایی های شما در زندگی استفاده کنم وبه مواردی که ذکر کردید فکر میکنم ومطمئن هستم او راهگشا وکارگشاست
کارساز مابه فکر کارهاست
فکر مادرکار ما آزار ماست
مردم را دوست داشته باش، نه لذت را
دوست عزیز بسیار مطالعه دوباره این مقاله همراه با کامنت دوستان حال روحی و روانی مرا خوب کرد
خواهش میکنم اگر مایل بودین این مطلب را در قسمت مقاله ها مطالعه بفرمایین
حتما دوست عزیز
سپاسگزارم از راهنماییتون ووقتی که گذاشتید
خیلی عالی و تکان دهنده بود
با سلام و تشکر از متیس عزیز بخاطر این مقاله زیبا
((موسیقی با روح ارتباط دارد و روح با عالم معنا))
انشالا که بتوانیم با گوش دادن مستمر به موسیقی استاد از این نعمت و گنج گران بها بهره ی کافی ببریم.
باسلام و تشکر
وقتی نظرات دوستان را شنیدم، متوجه شدم که شنیدن موسیقی استاد روی من تاثیر بسیار مثبتی داشته. همیشه در روز موسیقی استاد را گوش میدادم ولی بعد از دیدن ویدیوی استادالهی وتاثیر موسیقی ایشان بسیار تحت تاثیر قرارگرفتم و بطور مرتب و با تمرکزبیشنری گوش دادم و بعد از آن میدیدم که حالم بسیارخوب است و تمرکز و توجه به رفتارم نیزبیشترشده، ولی متوجه نبودم که تمام اینها بخاطر شنیدن موسیقی بادقت است .
خداروشکر وبسیارممنون و سپاسگزارم
با عرض سلام:
دیشب شروع به نوشتن نظرم راجع به موسیقی استاد کردم بعد از نوشتن چند خط نمی دانم چرا نتوانستم ادامه بدهدم ، امروز با خواندن مطالب دوستان شهامت پیدا کردم که بنویسم. سالهاست که با تعلیمات استاد اشنا هستم و سعی می کنم تا جایی که عقلم می رسد تلاش کنم و در مبارزه با نفسم از او کمک می خواهم. بزرگترین اثری که در راه عمل به اصول اخلاقی و الهی برایم تاثیر گذار است گوش کردن به موزیک استاد الهی است که سعی می کنم هنگام عبادت و سایر ساعات روز که تنها هستم گوش کنم و بیشترین اثر ان ،داشتن ارامش کم کردن افکار پارازیتی و توجه بیشتر به جنبه های معنوی زندگی و حس پشتیبانی اوست و ووووووو چنان تغییریی در من بوجود اورده که فراموش کردم چه بوده ام ( خود خواه ، مغرور، کم گذشت ، انتقام گیر ، بیش از اندازه حساس غیر منطقی و ،،،،،،،،،،،،) ولی حالا که به خود نگاه می کنم می بینم که چطور تعلیمات استاد و موسیقی او می تواند این قدر اثر داشته باشد ، البته حمل بر این نشود که بخواهم از خودم تعریف کنم ، چون من همان هیچ ام که بوده ام. و این تاثیر تعلیمات اوست که می تواند این تغییرات را بوجود اورد که اگر یک ان نظرش را از کسی بردارد همان که دوباره به قعر سیاهی می افتد. و چیز مهمی را که حس کردم، اینکه تعلیمات او و موسیقی او جدا از هم نیستند.
با سلام
موسیقی استاد انرژی عجیبی داره من کلا علاقه عجیبی به موسیقی دارم و موسیق های مختلف رو گوش میدم اما اینو میتونم به جد بگم که موسیقی استاد انگار منو از این دنیا جدا میکنه روی همه چیزم تاثیر میذاره از توجه به مبدا و مبارزه با نفس و حتی کار های ظاهری و روزمره ی زندگیم با توجه به این مقاله و نظرات خیلی از دوستان عزیز دوست دارم این موسیقی رو هیچ وقت ترک نکنم
وقتى به موسیقى استاد گوش میدهم احساس قدرت و انرژى بیشترى براى مبارزه با نفس پیدا میکنم، گویى دنیا رنگ و بویش کمتر میشود.
با سلام و عرض ادب
دوستان ممنون می شوم اگر تجرییات خودتان را درباره نحوه گوش دادن فعال درباره موسیقی برای ذهن یک و دو بیان فرمائید. کدام یک را استفاده میکنید
با «او» مشورت کنید.
می خواهم یک تجربه از معجزه موسیقی استاد را با شما در میان بگذارم، ولی قبل از آن توضیح مختصری از شرایط خودم میدهم. من طبعا شخص مضطربی هستم و این حال اضطراب حداکثر خود را صبحها که بیدار میشوم نشان میدهد و به قول معروف آدم-صبح نیستیم. خیلی از روزها به محض بیدار شدن سِیلی از افکار منفی، نگرانیها و اضطرابهای گوناگون در خودآگاهی عادی ام جاری میشود، طوری که گاهی احساس میکنم یک وزنهی سنگین چند تُنی به روی روان من فشار میآورد و اینکه چگونه میتوانم این روز را شب کنم! گاهی اوقات این احساس سنگینی و اضطراب مربوط به موضوع مادی خاصی میشود، ولی اکثر اوقات مربوط به موضوعی (خاص) نمیشود که حداقل بتوانم از طریق این-ویترو آن را بطور ذهنی با خودم حل و فصل کنم.
به مدت ۱۰ سال است که تقریبا هرروز Music For the Mind 2 رو گوش میدهم. این گوش دادن را در هر دو حالت فعال و غیر فعال انجام میدهم. از لحاظ گوش کردن فعال، معمولا ۱۰-۲۰ دقیقه قبل از تمرین فکر و ذکر برای غروب انجام میدهم.
و از لحاظ گوش کردن غیر فعال، هر روز صبح بعد از بیدار شدن، در مسیر رفتن به محل کار, و گاهی اوقات در هنگام کار و مطالعه به این موسیقی گوش میدهم (معمولا ۳۰-۶۰ دقیقه پشت زمینه). بسیار بسیار پیش آمده صبح ها بعد از شنیدن چند تراک، ناگهان حالم عوض میشود. فکر میکنم آن وزنه چند تُنی از روی ذهنم ورداشته شد، مثل تفاوت شب و روز. تاریکی و نور. هنوز مسائل مادی همانی هست که چند ثانیه پیش بوده، ولی دید من به آنها عوض میشود. مثبت میشود. حالت تسلیم میشود. نیمه مثبت همان موضوع را میبینم. لمس میکنم همه آن نگرانیها برای هیچ بود. شاید بتوان گفت از ایگو به هادی درون میروم. اینجاست که احساس میکنم «اصل اضداد» را به نوعی تجربه میکنم. تفاوت تاریکی و سیاهی افکار ایگو و روشنایی افکار هادی درون. این شناخت اضداد (درون خودم) به من کمک میکند که نه تنها هنگام گوش کردن موسیقی، بلکه در مواقع دیگر یک معیار (reference) نسبی از حال ایگو و هادی درون داشته باشم و در مواقع رویارویی با مسائل روزمره تلاش کنم بفهمم در ایگو هستم و نتیجتا خود را به سمت آن حال هادی درون (که هنگام موسیقی آن را پیدا کردم) نزدیک و تنظیم کنم.
مورد دیگر اینکه، خیلی اوقات، تصمیم گیری راجع به موضوع خاصی ذهنم را مشغول کرده بود و نیاز به تجزیه و تحلیل داشتهام ولی نمیتوانستم آن موضوع را به درستی تجزیه و تحلیل کنم و ابعاد مختلف آن را ببینم و نتیجتا حالت تزلزل در تصمیم گیری پیدا کرده بودم. ولی ناگهان هنگام گوش دادن به این موسیقی به جواب سوالم رسیدم بطوری که آنقدر جواب برایم واضح جلوه کرد که شکی نماند که فلان تصمیم به صلاح است…
با سلام
با توفیق یکتا دوباره تصمیم گرفتم فعالانه گوش دادن به موسیقی نجات بخش استاد الهی را آغاز کنم واین مهم رابا این که خود تجربه کرده ام ، مدیون زحمتهای بی پایان وبی دریغ متیس وبه اشتراک گذاشتن تجارب شما عزیزان هستم.
در حال گوش دادن خوابم بردوتاصبح با موسیقی استاد الهی در خواب وبیداری بودم ، صبح نگران بودم که چگونه با بی خوابی دیشب به کارهایم بپردازم .
عجیب نیست که عرض کنم :
آن روز آنچنان نیرو ، انرژی وتمرکزی داشتم که هرگز در خود ندیده بودم . با نشاط وشاد بودم ، با همه مهربان بودم ، با خودم در صلح بودم ، ….بی وزن بودم .
یاد حسرت روزهایی میافتم که آرزوی شنیدن موسیقی استاد را داشتم. این دعا برآورده شد و توانستیم به این گنجینهی الهی دستیابیم. از آن جایی که جنبهی جلب منفعت در من بسیار قوی است، تا توانستم به این موسیقی انس بستم. حال چه در خواب و چه در بیداری این موسیقی در تمام اتاقهای منزل در حال پخش است. ریتم اغلب کارهای روزمره با آن تنظیم میشود. اکثرا پوچیات مجال کمی برای عرضاندام دارند، و گاهی این موسیقی حتی در نشست و برخاست عادی هم نفوذ دارد. نمیشود همهی تجربیات را گفت ممکن است حمل بر غلو شود، مگر آنکه خود آنرا شب و روز تجربه کنیم.
در مورد این قسمت که گفته شده ؛ احساس این که این موسیقی با شخص صحبت میکند ،
فقط یک جمله به ذهن میرسد و آنهم اینکه « هنوز آنچه در دلم هست را به کسی نگفتهام»
با سلام .در پاسخ به دوست گرامی ایرج، باید عرض کنم بنده سی دی موسیقی برای ذهن یک رو گوش دادم ، گوش دادن به سی دی ها مستلزم هدفون نسبتا قوی هست و زمان بندی در صبح ها بعد از بیدارشدن و شب ها قبل از خوابه .سی دی سری دوم این شرایط رو نداره .
با سلام وتشکر از نظر سنجی و این مقاله پر بار بایستی بگویم یکی از هدایای که استاد به ما دادهاند موسیقی ایشان است من قبلا در حین کار های روزانه ویا در اتومبیل گوش می کردم ولی مدتی است که وقت می گذارم حتی اگر کوتاه آن را برای توجه وعبادت گوش کنم البته که آن صحنه ها خود به خود جلوی چشمم می اید دنبال حال هم نیستم آن را هم خودش فراهم می کند در مورد موسیقی برای ذهن وقتی عزیزم فوت کرد با چند جلسه گوش دادن تمام آن اندوه به کنار رفت . هرکس خودش باید بیازماید نتیجه را ببیند .
استاد، خود اغلب اشاره میکرد که صدای تنبور و بعضی از آهنگها برای بیماریهای جسمانی، روانی، و روحی مؤثر است. موسیقی او روح را بیدار میکند، به ترتیبی که پس از چندین بار شنیدن آن حالت گیرندگی تقویت میشود و شخص متوجه میشود که نگرشش درمورد جامعه و مسائل زندگی و معیارهای ارزشگذاریاش تغییر کرده و دیگر همان نیست که بود. بر این همه، تأثیر عمیق شخصیت خود او را نیز باید افزود، حضوری پُرقدرت و هدفمند. در این حال است که تجربۀ خارقالعادهای پدید میآید و همۀ حواس را به خود متمرکز میکند.
مقاله شیوه های دیگر هستی
با گوش کردن فعال به موسیقی استاد در اوایل و بعدها با شنیدن آن در اکثر اوقات روز و شب،خیلی از مسایل ذهنی و فکری ام حل شد.
اول این که به این موسیقی انس گرفتم و دوم این که مسایل فکری ام حل شد. د روجودم آرامش خاصی برقرار شد و فعالیت هایم در اجتماع بیشتر و موثرتر شد. در کار و زندگی داخلی ام موفق تر شده ام. امیدوارم همه جایگاه این موسیقی را در زندگی خود پیدا کنند.
در یکی از مقاله ها راجع به موسیقی استاد گفته شده بود فضای نامقدس را تبدیل به فضای مقدس میکند ،،، واقعا میتوان با گوش کردن به مدت زیاد به موسیقی استاد این گفته را لمس کرد.
با سپاس از متیس عزیز و تمامی کاربران که با بیان تجربه هاشان کمک میکنند بیش از پیش به این موسیقی گوش کنیم و بهره ببریم .
باسلام وتشکر از متیس عزیز
سالهاست که با موسیقی استاد الهی آشنا هستم وگوش میدهم . این اموزشها باعث شد که بیشتر با گوش جان بشنوم ، به سرعت در روح وروانم رخنه کرد ، دیگر فقط گوش دادن نیست . احساس عجیبی دارم مثل دوباره جوانه زدن از شاخه ای خشک وبی جان.،حس گرم شدن ، جان تازه گرفتن بعد از انجماد.
واین معجزه ایست که هرکس خود باید تجربه کند
با عرض سلام :
با خواندن کتاب روح نغمات اثر ژان دورینگ و کتاب ارام وبی قرار دکتر صفوت; راجع موسیقی استاد، بیشتر به شخصیت معنوی ایشان پی بردم که قبلا استاد را از روی دستورات راهش می شناختم و حس می کردم(که البته به اندازه فکر ناقصم) ولی با خواندن کتابهای ذکر شده شخصیت دیگری را از وجود ایشان در وجود خود شناختم که حس کردنی است بیان کردنی نیست. باید خواند و توفیق انرا بدست اورد ، و کلمات قادر به توصیف ان نیست. در دیگری برایمان باز می شود.
راهنمای عملی ص ۳۴: هر چه قدر انسان خدا و معنویت را انکار کند، به همان اندازه نیروی جاذبه ی یکتایی روح او را دفع و از خدا دور می کند.
با استفاده از قیاس هر چقدر موسیقی استاد را باور کنیم، جاذبه اش بر ما اثر دارد ….
سلام
دوستان لطف کنن درمورد موسیقی فورد مایند توضیح مختصری بدن خیلی ممنون میشم