جملاتی برای عبادت
عبادت (به صورت دعا خواندن) همیشه برایم مشکلاتی همراه داشته است. البته در این موضوع شکی ندارم که دعا تجربهای مهم و در ارتباط با واقعیتی اساسی است. با مطالعهی متون بسیاری از «محققین» معنوی (از ادیان و نژادهای مختلف) اهمیت دعا را حس کرده بودم و به آن اعتقاد داشتم. هر بار این متون را میخواندم، به یاد یکی از مقدسین۱ میافتادم که میگفت دعا عطر «وطن اصلی» ما را به مشام میرساند و یا به عبارت دیگر ما را با جهان حقیقی مرتبط میکند. با این حال بین کیفیت دعایم با احساساتی که این نوشتههای زیبا بیان میکردند فاصلهی زیادی بود.
من تعدادی از دعاها را بلد بودم. چندتایی از آنها را انتخاب کردم و سعی میکردم به طور مرتب و با توجه آنها را بخوانم. لحظاتی هم بود که نسبت به آن مبدئی که ما او را خدا مینامیم کششی ناگهانی احساس میکردم. ولی میدانستم که تمام اینها ورد خوانی است، احساساتی زودگذر و تلاشی است که به نتیجه نمیرسد. همیشه از آنچه انتظار داشتم پایینتر بودم.
در مورد رویارویی با ناملایمات زندگی

ج: این شعر را یادت میدهم هیچ وقت فراموش نکن:
کار ساز ما به فکر کار ماست فکر ما در کار ما آزار ماست
وقتی کسی مطمئن است کس دیگری در فکر اوست دیگر چه جای ناراحتی و غصه است. همین قدر به آن کارساز توجه پیدا کردی دیگر غصه نداشته باش. ما که نمیدانیم فردا چه میشود پس هر چه فکر بکنیم همهاش وهم و خیال است و مزاحم ماست، اما او میداند فردا چه باید اتفاق بیفتد. هیچ نباید فکر و خیال کرد. ای خدا،
هر چه هست از قامت ناساز بیاندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
دفاع از حق دیگری، نوعدوستی (قسمت سوم)
«یک انسان واقعی همیشه نفع دیگران را بر نفع خود ترجیح میدهد، نه این که مانند اشخاص عادی، اول نفع خود را بخواهد و اگر هم شد نفع بقیه را در نظر بیاورد». (آثارالحق)
یکی از جنبههای نوعدوستی با دفاع از حق و یا منافع مشروع دیگری آغاز میشود، مخالفت کردن با بیعدالتی یا سوء استفاده، همدردی و کوشش در رفع علت ناراحتی یا نارضایتی سایرین … عملکردی است که میتوان آن را «رفتار جوانمردانه» نامید. این عملکرد در دو تجربهی مورد بررسی این مقاله به وضوح مشاهده میشود. قبل از آنکه در صدد «خوبی کردن» باشیم، از بروز خسارت و بدی جلوگیری کنیم.
سامریِ نیکوکار، نوعدوستی(قسمت دوم)
روزی میان حضرت مسیح با یک عالم شرع، در مورد اینکه چگونه میتوان « وارث زندگی ابدی شد؟ » بحثی درگرفت. این بحث تحت عنوان «سامریِ نیکوکار» در انجیل لوقا به ترتیب زیر آمده است: عالم شرع طبق آیهی تورات میگوید: «همنوع خود را همچون خود دوست بدار» (۱۹ – ۱۸ ). سپس از مسیح دربارهی معنای واژهی «همنوع» سؤال میکند. حضرت مسیح داستان زیر را تعریف میکند:
« مردی از اورشلیم به اریحا میرود. در راه راهزنان به او حمله میکنند و او را به شدت کتک میزنند و بعد از سرقت تمام داراییاش او را بهحال خود رها میکنند. کشیشی که از آن راه میگذشته، با مشاهدهی مرد مجروح، بدون توقف به راه خود ادامه میدهد. بعد از آن یک کاهن یهودی از آنجا میگذرد و او هم مانند کشیش به راه خود ادامه میدهد.
فایده رساندن، نوعدوستی(قسمت اول)
«هر چیزی در این دنیا اعم از جماد و نبات و حیوان و انسان یک فایده میبرد و باید یک فایده برساند و غیر از این درست نیست.» ( استاد الهی)
استاد الهی در بحث «علت وجودی» مخلوقات، هم بُعد مادی زندگی موجودات، یعنی نقش هر یک از آنها را در اکوسفر و تنازع بقا در نظر میگیرد و هم به بُعد معنوی زندگی موجودات توجه دارد که مبتنی است بر شرکت در حرکت سیرکمال در طی زندگی در کرهی خاک. این دو بُعد از زندگی موجودات در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر میباشند تا موجود بتواند در طول زندگیهای متوالی خود سیرکمال کند.
تعالیم استاد الهی
نوشته: پروفسور ج.و. موریس
مشی فکری استاد الهی مبتنی بر شناخت جوهر و اصول مشترک تمام ادیان است که درک آن فقط از طریق عمل به معنویت میسر میباشد. استاد الهی در تألیفاتش، به زبان کُردی و فارسی، عقاید خود را در هر دو زمینهی الهیات و عرفان اسلامی بسط داده است. با این وجود، در تعلیمات شفاهی خود، برای کسانی که با ادیان و ملیت و عقاید مختلف برای راهنمایی نزد او میآمدند، به طور مستقیم و با روشی سیستماتیک و فراگیر به تشریح کاربُرد عملی حقایق معنوی پرداخته است. این تعالیم در دو مجلد به نام آثارالحق گرد آوری شده است.
استاد الهی با تعلیمات شفاهی خود و پاسخ به سه سؤال بنیادین متافیزیکی و اخلاقی دربارهی منشأ و فطرت انسان، حقوق و وظایفش و مقصد نهاییاش، دانشگاه معنوی را برای تمامی انسانها با هر فرهنگ و عقیده، پایهگذاری کرد. آموزههای استاد الهی، روش عملی منسجمی را در اختیار انسان قرار میدهد که پیشرفت معنوی او را در تمام مراحل مختلف میسر میسازد. از نکات اساسی تعالیم او میتوان به توضیح مفهوم نقش مظهریت الهی اشاره کرد.
نگاهی بر ارزشهای دنیوی
شواهد زیاد حاکی بر این است که خِرد بر اثر کوشش مداوم در جهت درک ارزش واقعی هر چیز حاصل میشود. واژهی «ارزش» در واقع بیانگر دو معنی است: ارزش ذاتی هر چیز و ارزشی که انسان به طور ذهنی برای آن قائل میشود. بنابراین «درک واقعی ارزشهای دنیوی» مستلزم زدودن ارزشهای تصوری است. یعنی انسان با تغییر نگرش خود نسبت به مسائل دنیوی، به شناخت حقایق و در نتیجه به آرامشی شایستهی عقل رهنمون میشود.
بی ارزشی دنیا
واژهی «ارزش» در فرهنگ لغت، به معنی صفت قابل شمارش چیزی که مورد علاقه یا تعویضپذیر است، میآید. بنا بر این تعریف، هر عملی بر طبق ارزشی که برای آن قائل هستیم و میلی که به آن داریم، سنجیده میشود. از اینرو معنای زندگی و علت وجود انسان در این دنیا ، تعیین کنندهی ارزشی است که برای زندگی از جنبهی مادی یا معنوی قائلیم.