زبان روح

18 سپتامبر, 2023
 

در تاریخ موسیقی به ندرت پیش می‌آید کسی هم در زمینه‌ی موسیقی نابغه باشد و هم شخصیتی معنوی و متفکری ژرف‌اندیش باشد. برای آشنایی با شخصیت استاد الهی می‌توان از مراجع زیر استفاده کرد: تألیفات او، یادداشت‌های باقی‌مانده از آموزه‌های شفاهی‌‌، تجربیات شخصی‌، موسیقی‌های ضبط شده از او و شواهد دست اول. تمامی این مدارک گواه بر این واقعیت است که استاد الهی نه تنها در نواختن موسیقی بلکه در سایر جنبه‌ها نیز شخصیتی استثنایی است. استاد خود می‌گوید: در دو چیز برایم فوت وقت نشد، تنبور و سلوک معنوی. او از کودکی و در تمام دوران زندگانی‌اش وقتی برای خود یا دیگران تنبور می‌نواخت تنها هدفی که در نظر داشت ارتباط با مبدأ و وارستگی کامل از تمام تعلقات دنیوی بود.

رفتار استاد؛ الگویی است از عمل به تمامی اصول معنوی‌ای که ارائه داده است. به همین قیاس؛ موسیقی‌اش نیز منعکس کننده‌ی خِرد، اخلاقیات و عظمت تفکرش است. با گوش فرا دادن به موسیقی استاد می‌توان اثرات عمیقی دریافت کرد که فراتر از لذت‌های صرفاً زیبایی‌شناسی است. استاد در مورد مشی معنوی‌اش می‌گوید از کسی تقلید نکرده و هرچه می‌گوید نتیجه‌ی مکاشفات و تجربیات شخصی خودش است. این مطلب در مورد موسیقی‌اش نیز صدق می‌‌کند. او کودکی نابغه بود که برای نواختن تنبور نیازی به آموزش نداشت؛ هر آهنگی را که می‌شنید، چه آهنگ‌های مقدس و چه غیر مقدس را جذب می‌کرد: ذکرهایی که نوای تنبور پدرش را همراهی می‌کردند، آهنگ‌های رقص که با آلات موسیقی بادی نواخته می‌شدند، صدای تاختن اسب‌ها، صدای زنگ شترهای کاروان و همچنین رپرتوار کاملی از آهنگ‌ها و رقص‌های محل زندگی‌اش. او به یمن تکنیکی خارق‌ ‌العاده که در دوران نوجوانی گسترش داده بود، تمام این آهنگ‌ها را با تنبور تطبیق داد به گونه‌ای که انعکاس ترکیب این صداها معمولا در موسیقی‌اش شنیده می‌شود. استاد؛ سنت مقدس محلی تنبور را با همراه کردن با قطعات ایرانی در مسیری صعودی متعالی کرد. به عبارت دیگر با پالایش و غنی کردن زبان محلی تنبور که محدود به یک گروه کوچک بود آن را به زبان روح تبدیل کرد که به فضایی نامحدود برای درک متقابل گشوده شده است. این دستاورد هنری، دقیقاً مشابه مشی فلسفی و معنوی اوست. هر چند آموزه‌های استاد ریشه در یک سنت عرفانی خاص دارد ولی از طریق عمل، تجربه و تحقیقات سیستماتیک، این مبانی را جوهر کشی کرد و اصولی فراگیر در اختیار همگان قرار داد. جنبه‌ی دیگر موسیقی استاد بی‌بدیل بودن آن است. به دشواری می‌توان موسیقی‌ای را یافت که معنوی و عبادی باشد و در عین حال بتواند تنها با یک ساز طوری با خلاقیت نواخته شود که اثرات و طنینی ایجاد کند که از حالت نوستالژی و گریه به حالت جذبه و رقص و شوق منجر شود.

ما از یک گوش مادی و یک گوش معنوی برخورداریم که حسی خاص و متعلق به روح است. افرادی که از لحاظ معنوی بیدارند می‌توانند اصوات و صداهای عالم متافیریک را بشنوند. بعضی از آهنگ‌های زمینی با نواهای ملکوتی هماهنگ هستند. استاد می‌گوید که موسیقی در ابتدا برای برانگیختن حالات معنوی ایجاد شد. وقتی موسیقی برای معنویت استفاده شود ما را به روح متصل می‌کند و روح نیز ما را به مبدأ وصل می‌کند. همان‌طور که قابلیت روح‌ها برای درک صداهای ملکوتی یکسان نیست؛ هر موسیقی و هر سازی نیز توانایی منعکس کردن این صداهای ملکوتی را ندارد. موسیقی معنوی باید طوری نواخته شود که بتواند اثر کامل‌اش را بروز دهد. از منظر استاد؛ نباید فقط به جنبه‌ی فنی موسیقی توجه کرد بلکه باید طنین ملکوتی آن را شنید و از آن برای توجه به مبدا استفاده کرد.

موسیقی استاد خلاقانه و کامل است و از استانداردهای بالای زیبایی‌شناسی برخوردار است. رسیدن به چنین مرحله‌ای مستلزم سال‌ها تجربه و پختگی است. ولی تفاوت بین اجرای صرفاً هنری و اجرای معنوی، در شخصیت موسیقی‌دان، نیّت، اخلاقیات شخصی، حالات او هنگام نواختن، قابلیت برقراری ارتباط با مبدأ و نوع ارتباط‌‌اش با شنوندگان است. از آنجایی که موسیقی در اصل خلقت الهی است، نوازنده و شنونده باید شأنیتی پیدا کنند که به مبدئی که از آنجا آمده‌اند نزدیک‌تر شوند. باید نیتشان را خالص کنند و صفات اخلاقی را در خود پرورش دهند. اثر عمیق موسیقی استاد، علاوه بر استعداد ذاتی، از خصوصیات انسانی و ویژگی‌های شخصیت‌اش نشئت گرفته است. بازتاب این کیفیات در موسیقی او که فارغ از هر گونه خودیت می‌باشد منعکس است.

وقتی درباره‌ی تأثیر موسیقی استاد صحبت می‌شود لازم است به شباهت دیگری بین موسیقی و معنویت او اشاره کرد. توجه دائم به مبدأ یکی از پایه‌های روش استاد است. او می‌گفت: راه سلوک در دو جمله خلاصه می‌شود: توجه به مبدأ و نیکی به خلق. موسیقی استاد روشی بود برای عمل خیر، نه فقط برای اطرافیانش، بلکه برای شنوندگان وسیعی که به آهنگ‌های ضبط شده‌ای که از او باقی مانده گوش می‌دهند. آهنگ‌هایی که توسط استاد نواخته و بسط داده شده‌اند، تنظیم یک مدلِ صوتی برای تمرکز و توجه به مبدأ و نکته‌ی وحدت است.



****************

– این مقاله گزیده‌ای است از سخنرانی پُروفسور ژان دورینگ، مدیر مرکز ملی پژوهش‌های علمی فرانسه (CNRS)، در سالن موزه متروپولیتن نیویورک.