شیوههای دیگر هستی
استاد یکی از چهرههای نادری است که اعتلای یک سنت موسیقی را به پشتوانۀ منابعی که میتوان آن را «علم روح» نامید برعهده گرفت. او موسیقی را برای رسیدن به بُعدی مافوق حساسیت یا شیوۀ بیانی برای حصول شناخت و تأثیرگذاری بر سطح دیگری از واقعیت میپنداشت.
موسیقی استاد هر چند ریشه در سنتی دیرینه دارد اما از بسیاری جهات پدیدهای است بدیع، با ساختاری یگانه که مختص شخص اوست و در قالب آموزشهای مدرسی علم موسیقی نمیگنجد. ساختهها و بدیههنوازیهای استاد از لحاظ عمق، پیچیدگی، تنوع و دامنۀ وسیع عواطفی که برمیانگیزند به هیچیک از قطعاتی که پیش از او وجود داشت، شباهت ندارد. او بعضی اصوات متضاد را چنان بهجا در موسیقی خود به کار میگیرد که حضور ناگهانی آنها حواس ما را از بستر معمول و عادتیافتهمان بیرون میاورد و فرصت تغییر و تحول ایجاد میکند.
از دیگر خصایص بدیع موسیقی استاد این است که مجموعهای است جامع و کامل و برای شنیدن، لذت بردن و بهرهجستن از آن نیازی به عوامل بیرونی نیست. این موسیقی به خودی خود سخن میگوید به طوری که میتوان فوراً درکش کرد و طعم آن را چشید. موسیقی استاد به عنوان یک هنر کامل، فقط به سمع نمیرسد، بلکه به بصر نیز میرسد و در قالب صحنهها و تصاویری با آنچه که به زبان عرفا «چشمان روح» خوانده میشود، دریافت میگردد. «از صدای تنبور ذراتی میآیند و آن ذرات صحنههایی درست میکنند…. وقتی تنبور به دست میگیرم متوجه نیستم که خودم میزنم بلکه آهنگ از آن صحنهها برمیآید. به همین دلیل هیچ وقت قطعهای را یک جور نمیزنم اگر چه هزار بار آن قطعه را بزنم.» (آح۲، گ ۳۵۶)
به نظر میرسد موسیقی از نظر استاد وسیلهای بود برای تمرکز و مراقبه و گردش در شیوههای دیگر هستی. اکنون موسیقی او ما را به اَبعاد دیگر معنا دعوت میکند؛ معنایی فراسوی مدرنیته و گسستهای معرفتشناختی عصر مدرن و فراسوی هویت جهانی ما. تجربهای خلاف عادات و روشهای معمول، جایی که باید قیدها را گسست. او در موسیقی خود هرگز دغدغۀ خوش آمدن به مذاق دیگران یا جلب شنوندۀ بیشتر را نداشت و به خاطر خود یا «به خاطر خدا» مینواخت، «موسیقی را باید وسیلهی ارتباط معنوی قرار داد نه هدف اصلی.» (آح۲، گ ۲۹۶)
هر چند موسیقی او همواره در جهت معنوی پیش میرود، اما اثرات دیگری نیز از آن ساطع میشود. بعضی موسیقی او را حامل یک نیروی زنده میدانند که احساس سبکی و رهایی ایجاد میکند و به برکت آن عقدههای روانی باز میشود. برخی عقیده دارند که موسیقی او باعث میشود شنونده به سرعت به حالت تمرکز، توجه و آرامش درون برسد و برخی آن را روحبخش و موجد توجه و تمرکزی عمیق میدانند. استاد، خود اغلب اشاره میکرد که صدای تنبور و بعضی از آهنگها برای بیماریهای جسمانی، روانی، و روحی مؤثر است. موسیقی او روح را بیدار میکند، به ترتیبی که پس از چندین بار شنیدن آن حالت گیرندگی تقویت میشود و شخص متوجه میشود که نگرشش درمورد جامعه و مسائل زندگی و معیارهای ارزشگذاریاش تغییر کرده و دیگر همان نیست که بود. بر این همه، تأثیر عمیق شخصیت خود او را نیز باید افزود، حضوری پُرقدرت و هدفمند. در این حال است که تجربۀ خارقالعادهای پدید میآید و همۀ حواس را به خود متمرکز میکند.
لازم به ذکر است که محدود کردن شخصیت استاد در مقام یک استاد موسیقی با اِشکالی اساسی مواجه میشود. زیرا با این عمل نه فقط ابعاد گستردۀ شخصیت و آثار او را به درستی ندیدهایم، بلکه او را به عنوان یک هنرمند سنتی در طبقهبندیهای قراردادی دستهبندی کردهایم. در واقع، در دو زمینۀ معنویت و موسیقی، استاد میراث سنت را کاملاً جمعآوری کرد و آنها را در زمینهای بدیع منعکس کرد؛ جایی که قالبهای رسمی؛ متعالی شده و جوهر خود را آزاد کرده و تمامی قدرت خود را اعمال کرده است.۱
• موسیقی خواص بی شماری دارد که بشر به بسیاری از آنها هنوز پی نبرده است… آهنگها هر کدام در موقع خاصی از روز، اثر خاصی دارند. (آح۲، گ ۴۹۰)
• هر آهنگی، از نظر روحانی یک مغز و معنای خاصی دارد، اگر معنا و مغز روحانی آن درک شود، موسیقی اثردیگری پیدا میکند. (آح۲، ص ۴۶۵)
• قطعات تنبوری که مینوازم، شاهکار هنری و عرفانی و معنوی هر سه است. مگر جهان دیگر بیاید و نورعلی دیگر، تا این قطعات را بنوازد. (آح۱، گ۱۷۴۷)
• ارتباط قلبی مهم است، نه نفس موسیقی یا ساز. (آح۱، گ ۵۹۳)
۱ – براساس سایت رسمی استاد و کتاب روح نغمات
با سلام وتشکر ازاین مقاله زیبا
بارها تجربه شده در شب ها قدر در حالات مراقبه چنان که فرمود از هر نتی وقطعه ای ذراتی می اید که بارها فکر کردهایم تخیل می کنیم . نه بلکه عین واقعیت تمام آن صحنه ها مجسم می شود. و معنای جهان دیگری بیاید ونورعلی دیگر ….. کاملا درک می شود
Ba name khoda va drude faravan be azizani ke zahmat mikeshand va ma ra ba in maghalehaie binazir yari mikonand.
man maemulan har roz be cd haie OSTAD ELAHI gosh midaham.
va in ra tajrobe kardam ,ruzi ke gosh nemidaham energiie har roz ra nadaram chon har che ke OSTAD ELAHI navakhte bi shak ke daryaie energi mibashad. khoda ra shokr mikonam baraie hameie nemathayash.
مگر جهان دیگری بیاید و نورعلی دیگر…………………………….
تجربۀ شخصی من این است که گوش کردن به موسیقی استاد،در حدی که با آن انس بگیری،افکار بیهوده را در مغز کم رنگ میکندو حتی از بین میبرد.ضمنا انرژی برای کارهای مثبت را ایجاد میکند. و قوۀ خلاقیت را بالا میبرد.
افرادی که انس به موسیقی استاددارنددچار افسردگی نمیشوندورفتارشان در اجتماع عاقلانه و همراه با وجدان بیدار است.
سلام وتشکر فراوان که آنقدر زحمت میکشید ومرتب مارا یادآوری میکنید که چه نعمتها وبرکاتی در زندگی داریم
ظمن نکاتی که شما درمورد موسیقی استاد گفتید تجربیاتی هم حتما هرکس موقع گوش کردن به قطعه های مختلف داشته
مثلا قطعه سحری را وقتی گوش میکنم منو از غفلت بیدار میکنه سی دی قطار استاد دست نوازش اورا ومبارک باد
وقتی این قطعه را گوش میکنم دلم میخواد زانو به سجده بزنم وقشنگترین شادترین ودلنشین ترین لغات عربی. مناجات حظرت علی را که میخوانن و می نوازن
بعضی وقتها که موسیقی استاد را گوش میکنم دلم میخواد قفسه سینه ام را باز کنم وروحم رابیرون بکشم تا به رقص وپرواز آزاذدش کنم وخلاصه زبانم گویا نیست از حال درون از این معجزه الهی ازاین یکتای بی همتا
ممنون بخاطر این مقاله تاثیر گذار ، واقعا وقتی با توجه به موسیقی استاد گوش میدهیم ، تاثیر فوق العاده آن را حس می کنید . خدا را شکر
سلام به همگی دستاندرکاران و دوستان عزیز
شکر و تشکر فروان از او
در CDهای ( موسیقی برای ذهن) مبحثی بود به نام (گوشدادن فعال) که تأکید داشت بر اینکه موسیقی استاد را باید با نیت درست و با هدفون بدون انجام کار دیگری با تمرکز گوش داد…
به تجربه دوستان هر CD موسیقی استاد همراه یک دفترچه راهنماست که شرحی در باره ترکهای موسیقی دارد که برای درک بهتر موسیقی استاد بسیار مفید است.
با سلام و تشکر
هر روز موسیقی استاد را گوش میکنم تا صدای این آوای ملکوتی در محیط خانه ام پخش بشود من هم سعی میکنم خودم را در آن محیط قرار دهم و گاهی اوقات به لطف خودشان برایم آن صحنه ها تداعی میشود مطمینم که شنیدن موسیقی استاد بی نهایت فایده برای من و تمام اون محیط اطرافم دارد
شکر بی نهایت برای نعمتهای بیکرانشان
باسلام وتشکر از متیس بلاگ
من به موسیقی استاد الهی خیلی گوش می دهم
شناخت •
( موسیقی خواص بی شماری دارد که بشر به بسیاری از آنها هنوز پی نبرده است… آهنگها هر کدام در موقع خاصی از روز، اثر خاصی دارند )را ندارم
روزانه در شرایط های زندگییم متوجه شدم هر وقت گوش می دهم وبا قلبم وفکر توجه می کنم بقدری انرژی مثبت است که در ان حال یک موجود دیگری می شوم واثراتش در افکار وعمل پیدا می شودو به درسهای اموخته پناه می برم یادم می اید وفورا در وجودم تغییر مثبت بو جود می اید مثلا
اگر ازکسی دلسرد هستم ارام می شوم ودنبال خوبی کردن وووو هستم ودنبال فهمیدن رفتارم می شوم
اگر کار نا شایستی انجام دادم در طلب بهبودی ان تلاش می کنم
و اگر دررفتارم نسبت به همسر وبچه هایم اشتباهی کردم درسها را بیاد می اورم که در مغز خود نگه داری می کنم به عمل بگذارم
گوش دادن به موسیقی ایشان روز انه یک تکان دادن درونی بو جود می اورد واحساس می کنم روحم شاد ونشاط پیدا می کند من عاشق موسیقی استاد هست مرسی
باسلام وتشکر از متیس بلاگ
من به موسقیی استاد الهی خیلی گوش می دهم
شناخت •
( موسیقی خواص بی شماری دارد که بشر به بسیاری از آنها هنوز پی نبرده است… آهنگها هر کدام در موقع خاصی از روز، اثر خاصی دارند )را ندارم
روزانه در شرایط های زندگییم متوجه شدم هر وقت گوش می دهم وبا قلبم وفکر توجه می کنم بقدری انرژی مثبت است که در ان حال یک موجود دیگری می شوم واثراتش در افکار وعمل پیدا می شودو به درسهای اموخته پناه می برم یادم می اید وفورا در وجودم تغیر مثبت بو جود می اید مثلا
اگر ازکسی دلسرد هستم ارام می شوم ودنبال خوبی کردن وووو هستم ودنبال فهمیدن رفتارم می شوم
اگر کار نا شایستی انجام دادم در طلب بهبودی ان تلاش می کنم
و اگر دررفتارم نسبت به همسر وبچه هایم اشتباهی کردم درسها را بیاد می اورم که در مغز خود نگه داری می کنم به عمل بگذارم
گوش دادن به موسیقی ایشان روز انه یک تکان دادن درونی بو جود می اورد واحساس می کنم روحم شاد ونشاط پیدا می کند من عاشق موسیقی استاد هستم مرسی
با سلام و تشکر از متیس عزیز بخاطر این مقاله زیبا در مورد موسیقی تاثیرگذار استاد الهی
((موسیقی با روح ارتباط دارد و روح با عالم معنا))
در این دنیای ماشینی که مغز داده ها و سیگنال های بی فایده زیادی دریافت میکند مسلم است که گوش دادن مستمر به موسیقی استاد الهی هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی خواص بی شماری دارد .
انشالا توفیق دهد در این مورد بتوانیم برنامه منظم و مستمر داشته باشیم.
در کتاب روح نغمات آمده است… و خدا را دیدم که گوشه ای نشسته و تنبور می نوازد…قبلا ً هم او را در چنین وضعیتی دیده بودم
و این اهمیت ساز تنبور و نغمات آن را می رساند.
خدایا شکرت بخاطر همه چیز و بخصوص بخاطر شنیدن صدای تنیور استاد نور علی الهی در این دنیای زمینی.
با سلام و تشکر فراوان
” حقیقت مطلق، یکتا است، مبدأ حقیقت است و هر حقیقتی از او ناشی می شود ” راهنمای عملی ص ٢٣٢
استاد مظهر و تجلی گاه حقیقت مطلق است، پس هرچه که از معنویات، عرفان، موسیقی و غیره از وجود استثنایی ایشان تراوش می کند، جوهره ای از حقیقت محض است و همین نکته است که موسیقی ناب و منحصر به فردش را نیز از سایر موسیقی ها متمایز می کند. لاجرم برای درک آن باید گوش و چشم و دلی حق بین و حق شناس داشت.
” دیده ای خواهم که باشد حق شناس ”
اگر من موسیقی ایشان را درک نمی کنم و چنان که باید نمی توانم از آن بهره ببرم، زیرا بنا بر اصل قابل و قبول، متأسفانه روحم قابلیت درکش را ندارد، گوش باید آنچنان شنوایی باشد که بتواند زیر و بم ها و نوسانات سحرآمیز آهنگ را تشخیص دهد، چشم آنچنان بینایی باشد که بتواند شنیده ها را ببیند و دل چنان صیقل یافته باشد که این تصاویر بر آن نقش ببندد. در چنین حالتی است که روح به هیجان و غلیان می آید و آزاد و رها از قیود جسمانی به رقص و پرواز در می آید.
اینک آیا راهی هست که بتوانیم برای رسیدن به چنین جایگاهی، به خود کمک کنیم؟ چنانچه سعی کنیم طبق تعالیم، پیوسته نیک بین، نیک گو، نیک جو، نیک خو، و نیک خواه باشیم، آیا سرانجام می شود که به کوچه های پیچ در پیچ و معطر از شمیم نفس های تنبورش راه بیابیم؟
من هم این تجربه را داشتهام که موسیقی استاد تاثیر عمیقی در شستشوی فکر از افکار بیهوده و منفی داشته است. وقتی به طور مرتب و فعال به موسیقی ایشان گوش می دهم بعد از مدتی الویتهایم هم تغییر میکنند.
باتشکر از این مقاله زیبا. متاسفانه در این دنیای پردغدغه حتی مطالبی که برایمان واضح شده به مرور در ذهن به فراموشی سپرده میشوند خود من مدتی به طور مرتب به موسیقی استاد گوش میدهم و اثرات مثبتش را میبینم ولی گاهی گرفتار موج زندگی مادی میشوم و کم کم فراموش میکنم و این مقاله تلنگری برای بیداری است.
تنبور و بعضی سازها اندکی ماند به آن آوازها
و چه تنبور ی بهتر از تنبور استاد الهی بارها در مواقع بی توجهی و مستاصل بودن گوش کرده ام و در روحیه و توجه ام به مبدا تاثیر گذار بوده است.
وفتی به این قطعه ( Suite de baba Sarhangi et baba Na usi) از CD به نام The Eternal and the ephemeral گوش میکنی ذره ذره صدای تنبور قلب را چنگ میزنه و واقعا از عالم ناپایدار دنیا مرا به به عالم دیگری می بره و در انتها صدای استاد وقتی اول و اخر یار می گوید و دعای او و صدای دست استاد به روی دف در انتهای تراک قلب رو می فشاره
او با تنبور و دف و دعایش در این قطعه روح را بیدار میکنه
از خود بی خبری رو به یادت می اندازه
و به هشیاری می اورد
سلام و درود به متیس
برای من هم این قطعه انقلابی درونم برمی انگیزه و همیشه لحظه شماری میکنم رادیو استاد این قطعه رو بذاره و الان که شما هم این احساس رو بیان کردید میخواستم خواهش کنم اگر cd این قطعه منتشر شده راهنمایی بفرمایید تا تهیه کنم .
ممنون و تشکر
سلام ، در این لینک هم میتوانید گوش دهید.
https://ostadtanbur.com/#discography
با سلام به متیس عزیز و تشکر از زحمات بی پایان شما در خصوص درج مطالب ناب و بی نظیر.
در ویدیوی موسیقی استاد در مت جمله ای از فیلم نظر مرا بسیار به خود جلب کرد: ( ……. هدف از این قطعات این است که شما را با با بخش دیگری از خودتان ارتباط دهد که در غیر این صورت کمتر در دسترس است.) و هم چنین بر اساس این مطالب درج شده در مقاله : (…….. هر چند موسیقی او همواره در جهت معنوی پیش میرود، اما اثرات دیگری نیز از آن ساطع میشود. بعضی موسیقی او را حامل یک نیروی زنده میدانند که احساس سبکی و رهایی ایجاد میکند و به برکت آن عقدههای روانی باز میشود. برخی عقیده دارند که موسیقی او باعث میشود شنونده به سرعت به حالت تمرکز، توجه و آرامش درون برسد و برخی آن را روحبخش و موجد توجه و تمرکزی عمیق میدانند…..) بدون اغراق اظهار می کنم که پس از این بازدید تحولی فکری در راستای عملکرد معنوی و عشق و انگیزه ی بیشتر برای عمل کردن بهتر در من ایجاد شده که تمامی اینها را مرهوناثرات این در نایاب، موسیقی استاد می باشم و می توان گفت گوش دادن به سایر موسیقی ها ابتدا جسم و روان را به حرکت در می آورد و سپس بروح تاثیر می گذارد اما گوش دادن به موسیقی استاد ابتدا روح را به حرکت در می آورد که همین انر است که کمک می کند تا در این بحر طوفانی اجتماع امروز ما غرق نشده و متوجه ی هدف خود بر این کره ی خاکی باشیم.
با تشکر مجدد از زحمات شما دست اندرکاران عزیز
با سلام
همانطور که در مقاله آمده موسیقی استاد روح را بیدار میکند و بینش انسان را نسبت به اطرافش تغییر میدهد. من این را در زندگی روزمره تجربه کردهام هر گاه به موسیقی استاد گوش میدهم ، نشاط روحی عمیقی احساس میکنم.
با عرض سلام و شکر از درگاهش:
از اثرات موسیقی استاد برای من افکار منفی و پارازیتی را کمتر می کند، سختی ها ومشکلات ظاهری و مادی گرایی را کم رنگ تر و توان مبارزه با انها را بیشتر ، توجه به مبدا را بیشتر ، افکار مثبت را بیشتر به روح و روان وارد می کند، با اطرافیان بیشتر در صلح و صفا ووووووو. ارامش خاصی به روح و روان می دهد که با هیچ چیز ظاهری قابل قیاس نیست.
@ ناشناس
اثر: استاد الهی
ناشر: Le Chant du Monde — Harmonia Mundi
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲
«فانی و باقی» نام پانزدهمین سیدی از مجموعهی Le Chant du Monde است که موضوع سفر معنوی روح را تداعی میکند و به گذرا بودن این جهان و ابدی بودن جهان دیگر اشاره دارد. استاد الهی از یک قطعه موسیقی به قطعهی دیگر میرود و به ما یادآوری میکند که این جهان فانی است و نیکبختی ابدی تنها در جوار خالق میسر است
Digital:
Apple • Amazon • Spotify
CDs:
Karoon
https://ostadelahi.com/fa/music-fa/discography/
@Naghme
بسیار ممنون از شما
در ویدیوی کامل مت درباره موسیقی استاد درباره این جمله که «او بعضی اصوات متضاد را چنان بهجا در موسیقی خود به کار میگیرد که حضور ناگهانی آنها حواس ما را از بستر معمول و عادتیافتهمان بیرون میاورد و فرصت تغییر و تحول ایجاد میکند.»
توضیحات جالبی توسط متخصصان درباره تاثیر این نحوه نواختن استاد داده شده که بسیار جالب است.
سلام.
موسیقی امروز علمی شده ومن شخصا با یک سری اصطلاحات آن خوب آشنایی ندارم .انهای که موسیقدان هستن میدانند استاد الهی چه شاهکاری کرده است .
استاد آمد ساز تنبور که زیاد اسمی در بین موسیقی دانان نداشت ودر سایه قرار داشت؛وحاشیه نشین بود انتخاب کردوباقدرت هنر خود جان دیگری به او داد واورا نه تنها زنده کرد بلکه آنرا جهانی وبه دنیاشناساند.ودر جایی که آنر موزه مترو پالتین بود جا داد .
خود تنبور مدیون نفس استاد است.
معنویت مدیون استاد است.
روح ملکوتی مدیون استاد است.
من که جا مانده غافله رهروانم مدیون حضور استادم هستم.
استاد فقط تنبور را زنده نکرد.به روح انسان جان دیگری داداز ابتدا تا انتهااورا تا سر مقصد منزل همراهی میکند .
استاد حق زیادی به گردن بشر امروز دارد.چون بجای همه انسانها زحمت کشیده وحاصل تجربه خودرا مفت ومجانی در اختیار ما قرار داده .داستان همان قاچ هندوانه است که فرمودن……من هیچ چیز را ناگفته نگذاشتم فقط درک مطلب میخواهد واراده وعمل
سلام و سپاس، من نوعی اگر بخواهم چیزی بنویسم هیچگاه درخور مطالب عمیق این سایت و تجربه های خوب دوستان نخواهد بود چون به واقع هیچ چیزی ناگفته نگذاشته اند پس هر چیزی که قصد اشاره دارم فقط مطالب و آموزه ها هست که به ذهن میرسد و چیزی ناب تر از آن جملات برای گفتار نیست …
فقط همینقدر است که خدای را شکر میکنم و آرزوی تداوم این آگاهی بخشی و تلنگر را دارم تا مددی در این وانفسا برای حقیر باشد.
سلام و ممنون
شنیدن موسیقی استاد توفیق میخواهد انشالله همه ی ما این توفیق رو داشته باشیم..
سلام
من اخیرا دوره گوش دادن به موسیقی ذهن ۲ را تمام کردم و واقعا همانطور که در مقاله آمده این موسیقی هم اثر معنوی دارد و هم اثرات جانبی دیگر از جمله رسیدن به حالت تمرکز بهتر و ایجاد توجه و آرامش درون.
چند سالی هست که موسیقی استاد را دارم کار میکنم و هنوز به مانند رهرویی میمانم که در قدم اول است موسیقی استاد چنان پیچیده و دقیق است و به شدت سخت که به قول خودشان مگر دنیای دیگر و استاد نورعلی دیگر بیاید همچین موسیقی را اجرا کند ، چند وقت پیش بین موسیقی و معنویت استاد داشتم فکر میکردم به خودم گفتم کسی که میخواهد بداند معنویت استاد چقدر سخت و شیرین است باید یک مقدار هم از موسیقیش درک داشته باشد آنوقت ساده از کنارش گذر نمیکند
با سلام و تشکر از متیس عزیز
واقعا موسیقی استاد موسیقی خاص و یکدانه ای که مثل خودشون شبیه ومانند نداره و نخواهد داشت من هم هر موقع به موسیقی ایشان گوش میدهم چه در شب چه در روز بلافاصله اشتباهات و خطاهایی که در اون روز کردم مثل پرده سینما جلو چشمم میاد و احساس شدید شرمندگی و درخواست کمک برای جبران آنها میکنم و مرتب به خدا میگم ببخش کمکم کن دیگه این حرف نمی زنم دیکه کینه ی اون شخص به دل نمیگیرم ،من هیچ مشکلی ندارم ببخش برای تقاضاهای مادی ام برای ناشکری هام خدا جون من حقیر و بی کس هستم ببخش همش از نادانی و بی خردیه و تا آخر قطعه موسیقیشون من حال و احساسم اینطوری.
از مجموع بیشتر از صد مورد تجربه فاصله انداختن میان دوره های گوش دادن روزانه و هدفمند به موسیقی استاد و گوش دادن پراکنده و فاصله های زمانی متعدد به این نتیجه رسیده ام که گوش دادن حتی بطور پراکنده به این موسیقی مستقیما یعنی اثر مستقیمش یا شاید موثر ترین تاثیرش بر روی حرکت «یویو» گونه ایگو در فضای هادی درون است.
ظاهرا از طریق تغییر نوعی الکترونگاتیویته و قطبیت واحدهای رفتاری به سمت هادی درون ، برآیند آن حرکت یویو گونه را جوری تنظیم میکند که بیشتر در سمت هادی درون قرار گیرد.
گرچه این معنی عدم اثر و تاثیرگذاری بر قسمتهای دیگر از جمله چرخه معرفت نیست و از طریق تمامی غشاها مستقیما جذب می شود و کیفیت ها را دگرگون میکند.
اولم تو بودی، آخرم تو باشی
اکثر ضبطهایی که از قطعات تنبور استاد الهی در دست داریم مربوط به سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۲ هستند. این قطعات هنگامی ضبط شدند که استاد در میان افراد نزدیک خانواده خویش مینواخت و هرگز هدف تکثیر و انتشار در میان نبود. هدف از این کار تنها حفظ و نگهداری آثاری بود که اثراتی عمیق و حتی تکان دهنده بر شنوندگانش داشت. استاد الهی خالق نوع والای هنر تنبور است که تا آن زمان ساز عبادی ناشناختهای بود، با ملودیهائی بسیار ساده.۱ رپرتوار و تکنیک نوازندگی منحصر بفردی که او ابداع کرد به حقیقت میراثی جهانی است و طولی نکشید تا آشکار شد که انتشار این قطعات برای عموم، صرف نظر از کیفیت صدای آنها، امری است که از نظر هنری، تاریخی و معنوی، و با در نظر گرفتن نوع و طبیعت این موسیقی، ضروری است.
بنابراین، سیدیهای منتشر شده ضبط آکوستیک این لحظات موسیقائی هستند که با وسائل فنی موجود در آن زمان۲و در شرایطی که بهیچوجه دلخواه نبودهاند تهیه شدهاند۳. از میان این ضبطها، آنها که از نظر کیفیت فنی قابل قبول بودند کاملا دست نخورده باقی ماندهاند و صدای آنها تا حد امکان به اصل نزدیک است. همچنین، گذشته از بالا رفتن یا پائین آمدن صدا در ابتدا و انتهای قطعات، و یا انتخاب این که هر قطعه از کجا شروع شود، هیچ ویراستاری دیگری در نسخه اصلی نشده است. برای مثال، واضح است که صداهای محیطی و خارجی را میشد احتمالا حذف کرد. اما چنین تصمیم گرفته شد که این کار انجام نشود تا بتوان تا حد امکان هنر استاد الهی را بطور کامل و اصیل عرضه کرد تا شنوندگان بتوانند کاملا از اثرات معنوی آن لحظههای ذیقیمتی که موسیقی نواخته میشد بهرهمند شوند.
بعلاوه، این ”صداهای“ خارجی، مانند صدای کودکان، صدای یک عزیز، خشخش پارچه، صدای افتادن اشیاء و حتی صدای نفس نوازنده، شنونده را دعوت میکنند تا در آن لحظات صمیمانه حلقۀ دوستداران نوازنده سهیم شوند و کیفیت هنری این لحظات بمراتب بر نقصهای آکوستیک و فنی آن غلبه دارد.
حتی اگر صنعتی شدن جهان موسیقی ما را به صداهای تمیزتر و صیقل یافتهتر عادت داده باشد و به شنوندگان سختگیرتری تبدیل کرده باشد، بد نیست بخاطر داشته باشیم که گاه توجه به برخی لحظات خشن اجرا و استفاده کردن از ”شنیدن با توجه و فعال“ و فراتر رفتن از حواس پنجگانه نیز حکمت و ارزش خود را دارد. هدف موسیقی استاد ایجاد لذت شنودی نبوده و برای اثر آن بر روح است.
از انتشار اولین سیدی استاد در سال ۱۹۹۵ که صدمین سال تولد او بود، موسیقی استاد الهی موضوع مطالعات و مقالات متعددی بوده است. تا کنون دوازده سیدی از آثار استاد منتشرشده است، از جمله یک سیدی دوجلدی و یک مجموعۀ سیدی / کتاب به یادبود نمایشگاهی از زندگی و آثار او، تحت عنوان ”تنبور مقدس: هنر استاد الهی“ در موزه متروپولیتن نیویورک۴.
۱- قدیمیترین نوع تنبور متعلق به ۵۰۰۰ سال پیش است، و انواعی که به تنبور امروزی شبیه هستد ۲۰۰۰ سال قدمت دارند. در ایران، تنبور سازی بود دوسیمی که جزو آلات موسیقی دربار ساسانیان وجود داشت (قرون سوم تا ششم) ، اما قدیمیترین تنبور باقیمانده که هنوز قابل نواختن است متعلق به پدر استاد، حاج نعمتالله بوده و از قرن ۱۹ بجای مانده.
۲- یک ضبط صوت گروندیگ دست دوم.
۳- اثرات این شرایط نامناسب مقداری صداهای خارجی است و ”عدم حضوری“ که بعلت ضبط از فاصله دور پیدا شده است (اعضای خانواده استاد الهی که به توانائی استثنائی او در موسیقی و ارزش معنوی لحظات صمیمانهای که او برای خودش ساز میزد آشنا بودند، میکرفن را پشت در اطاق او میگذاشتند تا نواختن او را ضبط کنند). در شرایط دلخواه تر، کیفیت صدا خوب است.
۴- برای کسب اطلاعات بیستر به سایت https://www.metmuseum.org/press/exhibitions/2014/sacred-lute. رجوع فرمائید.
https://ostadelahi.com/fa/music-fa/discography/
استاد هرچه گفته در موسیقی اش منعکس است مخصوصا آن روش جزء به کل که با استادی خاصی قطعات ساده ای را در فواصل متعدد و یا تناوب های هوشمند و با تزئین های بدیع نواخته است با رعایت آن نوع تکراری که مد نظر خودش بوده و توضیح آنرا داده است که چهموقعی ودر چه حالتی باید چه قطعه ای نواخته شود.
با تاکیدی که بر ترکیب اذکار بر پایه اعداد داشته و نوع ریاضی خاصی که در پشت موسیقی او نهفته است بنظر می آید موسیقی او نوعی قالیچه سلیمان باشد برای کسی که قصد دارد از دایره حواس ظاهر و درک سطحی موسیقی او فراتر رفته و با اتصال از طریق این موسیقی گوهر درونی را موشکافانه تر بشناسد، آنطور که خود «او» شکافنده همه ذرات است.
در نهایت گفته است «آنچه در دلم هست به کسی نگفته ام»
چشم دل باز کنی که جان بینی آنچه نادیدنیست آن بینی