تعریفی دوباره از مهربانی

25 سپتامبر, 2011
 
نوشته: الزا گِرَن

هنر مهربان بودن ـ یا نحوه‌ی بروز دادن محبت ـ برخلاف آنچه که اغلب در جامعه گفته می‌شود، نشانه‌ی ضعف نیست بلکه صفتی اخلاقی است. مهربان بودن کار چندان آسانی نیست. استفان آینهورن، متخصص سرطان در بیمارستان کارولینسکا استکهلم، در کتابش به نام «هنر مهربان بودن» به نکته‌ی قانع‌کننده‌ای اشاره می‌کند. او می‌گوید که مهربانی وجهه مناسبی ندارد و غالباً نوعی ضعف یا ساده‌لوحی محسوب می‌شود. ولی او مهربانی را شکلی از هوش و فراست می‌داند: « به نظر من مهربانی […] ناشی از ساده‌لوحی نیست، بلکه نشانه‌ی شعور متعارف است». مهربانی صفتی است که به ما امکان می‌دهد مطابق اخلاق، یعنی با در نظر گرفتن راحتی دیگران زندگی کنیم. بدین ترتیب، مهربانی یعنی«هنر انسان بودن بین انسان‌ها »، این معنی، درک بهتری از مهربانی را میسر می‌کند.

گرچه مهربان بودن، آسان به نظر می‌رسد، ولی چنین نیست، زیرا اغلب با شرایطی مواجه می‌شویم که قبل از اقدام به هر گونه کاری باید فکر و خِرد خود را به کار گیریم. آیا می‌توانیم در هر شرایطی به قولمان پایبند باشیم؟ آیا برای حفظ دوستی می‌توانیم دروغ بگوییم؟ ما مؤظفیم مطابق قواعد و قوانین تعیین شده عمل کنیم، اما این قوانین همیشه کار درست را به ما نشان نمی‌دهند و حتی ممکن است ما را به کاری وادار کنند که با واقعیتی که پیش روی ماست در تضاد باشد.

نویسنده در مقام یک پزشک، بارها با موقعیت های دشوار، گاه بسیار خاصی، مواجه شده است که باید بین «حفظ راز بیمار» یا برملا کردن آن برای نجات زندگی یکی را انتخاب کند: «تجسم کنید[…] شما پزشک هستید و بیمار شما خانمی است مبتلا به سرطان سینه[…]. او نمی‌خواهد خواهر کوچکش که سال‌هاست او را ندیده، از بیماری‌اش مطلع شود […] اگر خواهر کوچک‌تر از این بیماری بی‌خبر بماند با خطر مبتلا شدن به سرطان مواجه است[…] ولی اگر به او اطلاع دهید، امکان پیشگیری وجود دارد، اما با این کار قانون را زیر پا گذاشته‌اید و ممکن است از شما شکایت کنند و از طرف کمیته پزشکان محکوم ‌شوید. علاوه بر این خواهر بزرگ‌تر نیز به خاطر افشای رازش بسیار ناراحت خواهد شد. در چنین شرایطی چه تصمیمی باید بگیرید؟» این مثال نشان می‌دهد که مهربان بودن مستلزم شعور متعارف و تصمیم‌گیری درست است.

استفان آینهورن پنج راهکار را برای عملکردی صحیح پیشنهاد می‌کند:

۱- در نظر گرفتن اصول اخلاقی، قوانین، قواعد و آداب […] که نحوه‌ی عملکردمان را تعیین کنند.
۲- «توانایی عقلی» که ما را از صدمه زدن حفظ می‌کند.
۳- وجدان، که مانند قطب نمایی درونی عمل می‌کند، و سوپر ایگوی (صدای درون) ماست و ما را راهنمایی می‌کند.
۴- همدردی با دیگران که ما را در تشخیص اینکه چگونه «کار نیک» انجام دهیم و توجه به نیاز دیگران داشتن کمک می‌کند.
۵- کسانی که می‌توانیم از توصیه‌هایشان استفاده کنیم. قبل از انجام هر کاری با دیگران مشورت کنید- چنین کاری باعث خوشحالی مشورت شونده نیز می تواند بشود.

نویسنده مطالب خود را با مثال‌های ملموس بیان کرده و این روش مطلب را روشن‌تر می‌کند. همچنین این کتاب تأیید می‌کند که مهربانی نه فقط برای دیگران بلکه برای خود ما نیز مفید است زیرا «هیچ‌کس نمی‌تواند صادقانه کسی را کمک کند بدون آنکه خودش را کمک کرده باشد، این یکی از زیباترین پاداش‌های زندگی است». این کتاب خواننده را به تفکر قبل از عمل دعوت می‌کند: تفکر درباره نتایج عمل و مهمتر از همه در نظر گرفتن مسئولیت های اخلاقی‌.

در فصل آخر کتاب، با برداشتی از اندیشه آلدوس هاکسلی، نویسنده می‌گوید: کمی ناراحت کننده است که تمام زندگی را به مشکلات انسانی توجه کرده باشیم و در نهایت بینیم که هیچ توصیه‌ای نداریم جز اینکه بگوییم سعی کنید مهربان‌تر باشید. و چطور به این قاعده‌ی طلایی که او آن را هدف خود قرار داده است، اشاره نکنیم : « با دیگران همان طوری رفتارکنیم که می‌خواهیم با ما رفتار کنند».

قبل از عمل …. کمی دراین‌باره فکر کنیم.


برگرفته از سایت e-ostadelahi.fr