راه کمال، سیرتکامل فکری

31 جولای, 2009
 

نوشته: فردریک پرالت
راه کمال، مؤلف: دکتر بهرام الهی. انتشارات جیحون.

کتابِ« راه کمال» تألیف دکتر بهرام الهی، که در سال ۲۰۰۲ میلادی منتشر شد، چاپ جدید و تجدید نظر در کتابی است که پیش از آن، چهار بار بین سال‌های ۱۹۷۶ و ۱۹۹۲ میلادی انتشار یافته است. ورای محتوای کتاب – که بعدا،ً به طور خلاصه به آن می‌پردازیم – آنچه توجه ما را به خود جلب می‌کند، سیرتکامل فکری ای است که در این نسخه‌ها پیوسته تحقق یافته و تا مجموعه کتاب‌های «مبانی معنویت فکری» امتداد می‌یابد.

در حقیقت پویایی این فکر و قابلیت آن مبنی بر غنی‌تر کردن محتوای کتاب و پیوستگی مبانی آن، صفات ویژه ای هستند که در این کتاب به چشم می‌خورند. مباحث معنوی غالباً در اصول و آداب تغییر ناپذیر و یا تکرار مداوم حقایقی که در گذشته بیان شده، منجمد می‌گردند. ولی در این کتاب موضوع کاملاً برعکس است: حقیقت گفتار دکتر بهرام الهی بطور دقیق در قابلیت پیشرفت دائمی آن برای رسیدن به اصل و جوهر حقیقت نهفته است.

جریان فکری ای که سال‌هاست روی آن تحقیق می‌شود، خود در بطن جریان وسیع‌تری قرار دارد که «راه کمال» را به اثر استاد الهی، و در فراسوی آن به اثر پدر استاد، حاج نعمت‌الله وصل می‌کند. از این نقطه‌نظر، کتاب «راه کمال» آمیخته‌ای ا‌ست از یک میراث معنوی که در طی چندین دهه تحقیق، توسط چندین نسل از پژوهشگران معنوی سرشار و غنی گردیده، که حاصل تحقیقات و تجربیات شخصی خود را از نسلی به نسل دیگر انتقال ‌دادند. با این حال «راه کمال» نقطه پایان نیست، بلکه درِ ورودیِ به اندیشه‌ای معنوی ا‌ست که نکات اصلی را بطور خلاصه در اختیار جویندگان قرار می‌دهد. «راه کمال» راهی ا‌ست که به افق‌های دیگر باز می‌شود و در اینجا می‌بایست از آثار دیگر دکتر بهرام الهی شروع نمود، افقی که استاد الهی را به ما معرفی می‌کند و هدف اصلی از آن، بدون شک بهره‌مند نمودن افراد بی شماری از مشی فکری اوست.

نویسنده کتاب، تمام مختصات فرهنگی و مسلکی سنت اهل حق را که در اصل، سنت خانوادگی خود اوست به تدریج از «راه کمال» می‌زداید تا بهتر بتواند هسته و جوهر اصلی اندیشۀ استاد الهی را که شامل اصول اخلاقی و الهی فراگیر می‌باشند، حفظ کند و آن را گسترش دهد. اصولی که ورای وابستگی‌های فرهنگی یا مذهبی، برای تمامی انسان‌هایی که در راه سیرکمال معنوی قدم بر می‌دارند، قابل استفاده است. در این مورد، برخی فکر می‌کنند که نویسنده در صدد تغییر این مرام فکری بوده، یا هویت فرهنگی آن را محو نموده است، چنین تعبیراتی نمی‌تواند صحیح باشد، زیرا دکتر بهرام الهی در تحقیقات منسجم خود، همواره راهِ استاد الهی را دنبال کرده و آن را ادامه می‌دهد، ولی معنویت را در چهارچوب بومی خود محدود نمی‌کند و، علیرغم جذابیت مسلک اهل حق، آن را تعمیم داده و به سوی استدلال عقلی سوق می‌دهد.

یکی از خصوصیات کتاب «راه کمال» تأکید بر استدلال عقلی در حرکت معنوی است. این خصوصیت در سبک نگارش کتاب نیز مشاهده می‌شود. فصل‌های کتاب کوتاه و منسجم هستند و مطالب به زبان ساده بیان شده‌اند. دکتر الهی در پی جذب و برانگیختن احساسات نیست و حتی هنگامی که به مفاهیمی دور از دسترس تجربه، مانند زندگی‌های متوالی یا برزخ، اشاره می‌کند، تنها قوای عقلی ما را مخاطب قرار می‌دهد. سبک کتاب، خود نمایانگر روش معنوی‌ای است که در آن اثری از خودنمایی نیست و بدون حب و بغض، و بطور مداوم بازبینی می‌شود. دکتر الهی خواهان معنویتی است که به قاطعیت و باروری روش علمی نزدیک است تا بتوان صفحۀ معنویات شور و حال را ورق زد.

حال به موضوع کتاب بپردازیم. «راه کمال» اصول و قوانین راه کمال را در اختیار خواننده قرار می‌دهد و به او امکان می‌دهد حالت متعالی‌ای که آزاد از تمامی محدودیت‌ها است را تجربه کند و به سعادت مطلقی که برای آن خلق شده است، برسد. « راه کمال» مُبین حقیقت اشیا و اصول اخلاقی و الهی اصیل است که یادگیری و عمل به آن‌ها ما را به سوی کمال معنوی هدایت می‌کند.

در اینجا سعی در تلفیق اصول متعددی که درکتاب بیان شده است، غیر ضروری به نظر می‌رسد، فقط می‌توان طرحی کلی از این اصول را در دو بخش مد نظر قرار داد:

از طرفی نویسنده به نظریات مشهودِ تکوینیِ خلقت پرداخته است. سیرتکامل عمومی روح که بر اثر آن، تمامی موجودات از بدو پیدایش، به سوی کمال می‌روند را توضیح می‌دهد. به سرنوشت روح اشاره می‌کند و به تشریح منشأ روح، زندگی‌های متوالی آن‌ ، گذرش به برزخ ، عوالم ابدی‌ای که به آنها ملحق می‌شود، عواقب اعمالش و همچنین نحوه تأثیرگذاری بر سرنوشتش می‌‌پردازد. سپس به خالق اشاره می‌کند: چرا ما را آفریده؟ چگونه حضور دارد و در زندگی و سرنوشت معنوی ما دخالت دارد؟ چگونه به ما جلوه می‌کند؟ این مباحث تکوینی کاینات گاهی مستقیماً از آثار و تعلیمات استاد الهی منشأ گرفته‌اند. انسجام کامل و مفاهیم دقیقی که در ساخت این مباحث به کار رفته، جایگاهی که می‌توان آن را به «معنویت تام» موصوف کرد، واقعیت عالم دیگر، روح، حساب و کتاب و غیره، ذهن منطقی و فارغ از هر گونه پیش‌داوری، را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

از طرف دیگر نویسنده کاربردهای عملی معنویت را که ناشی از تجربیات شخصی خود اوست و با تجربیات ما همسویی می‌کند را به خوبی تشریح می‌نماید. این کار با فرضیۀ الگویی از «من» (ایگو) شروع می‌شود، که شرح نوینی از الگوی فروید است، با مفاهیمی که استاد الهی آنها را بسط و گسترش داده است، به خصوص مفهوم نفس اماره، دو بُعدی بودن ـ بُعد خاکی و ملکوتی ـ «خود». این الگو به ما امکان می‌دهد «خود» را بشناسیم و اخلاقی را پایه گذاری می‌کند، که دکتر بهرام الهی آن را اساس کار سیرکمال قرار می‌دهد، و کلید های عملی آن عبارتند از رعایت حقوق، واقع نگری، مبارزه با نفس اماره، توجه به مبدأ… . از طرفی شاخص‌هایی را برای اجتناب از دامِ اَشکال انحرافی معنویت‌ ارائه می‌دهد و به خصوص مشخصات هدایت حقیقی، و خطرات تکنیک های شبه معنوی را تشریح می‌کند.

مطالعه «راه کمال» دو نتیجه منطقی را در ذهن ما ایجاد می‌کند: یکی آنکه پیش‌داوری‌های خود را کنار بزنیم تا در‌یابیم که نظریۀ «معنویت تام» با مقولات عقلی در تعارض نیست، بلکه همبستگی محکمی بین آنها وجود دارد که آن را در کتاب راه کمال مشاهده می‌کنیم. و دیگر آنکه با تفکر و تجربه به کیفیتِ عملیِ معنویتی که نویسنده آن را «معنویت فطری» می‌نامد پی ببریم و از این طریق عقل عادی خود را تا مرتبۀ عقل رحمانی ارتقا دهیم. این نتایج عقلی تا حدودی یادآور فرضیۀ معروفِ «شرطِ پاسکال» است.

مطالعه مداوم «راه کمال» و پی بردن به استعدادهای خود در جهت رسیدن به دیدگاهی نوین، همانند دیدگاهی که نویسنده از آن به اثر خود می‌نگرد، بدون شک از اولین تمرینات معنوی می‌تواند به بشمار آید.


برگرفته از سایت e-ostadelahi.fr