دیگران, آینه‌هایی برای شناخت خود

31 دسامبر, 2017
 
«خودت را بشناس». پند زیبایی است، ولی وقتی بخشی از وجود ما با تمام قدرت مقاومت کرده، و مانع می‌شود نقاط ضعف خود را بشناسیم، چگونه موفق شویم؟ حقیقت این است که ما همیشه تمایل داریم خودمان را بهتر از آنچه هستیم برآورد کنیم و بیشتر به کمبودهای اخلاقی دیگران توجه می‌کنیم تا به رفتار خود. شاید راه حل این مشکل در خود آن نهفته باشد. به این معنی که اگر رفتارمان را نسبت به دیگران تغییر دهیم می‌توانیم شناخت بهتری از خود پیدا کنیم.

ما در اجتماع، در تعامل و عمل و عکس العمل مداوم با دیگران هستیم. این تعاملات، در اعمال و نیاتمان بروز می‌کنند، و بر دیگران و خود ما اثر می‌گذارند. بنابراین لازم است دربارۀ آنها بیندیشیم و از خود بپرسیم که چگونه در جهت درست هدایتشان دهیم، یا چگونه کاری درست – یعنی عادلانه و برحق – مفید یا مسئولانه انجام دهیم. به خوبی واضح است که نمی‌توان انسانیت را ، بدون وجود دیگران، در خود پرورش داد. دیگران، هم‌زمان هم هدف هستند ـ کسانی که برای آنها کاری اخلاقی انجام می‌دهیم ـ و هم وسیله‌ای برای رسیدن به هدف ـ کسانی که به وسیله آنها اخلاقیات را در خود پرورش می‌دهیم.

ما طبیعتا و به دلیل غالب بودن ایگو در ساختار روان‌مان، بیشتر به خود توجه داریم تا به دیگران. حتی شاید خود را برتر هم بد‌انیم و این باعث می‌شود که در دیگران فورا رفتارهایی را که دوست نداریم مشاهده کنیم. در مورد ضعف‌ها و کمبودهایشان اغراق کنیم و گاه نیز آنها را برملا کنیم. در حالی که صفات مثبت و با ارزش آنها را نادیده می‌گیریم، یا متوجه آنها نمی‌شویم و گاه به خودمان اجازه ‌می‌دهیم آنها را تحقیر کنیم. برای کشف چنین رفتاری در خود کافی است در طول روز تعداد دفعاتی که به کمبودهای دیگران اشاره کرده‌ایم را با دفعاتی که صفات مثبت آنها را مدنظر داشته‌ایم مقایسه کنیم؛ یا تعداد دفعاتی که تحت تاثیر رفتار منفی آنها قرار گرفتیم (یا حتی منفی تلقی کردن رفتار مثبت آنها به علت حسادت خودمان ) را با تعداد دفعاتی که تحت تاثیر رفتاری مثبت از طرف دیگران قرار گرفتیم مقایسه کنیم. این تمرین با ارزشی است که می‌توانیم انجام دهیم.

یکی از اصول اولیه، که ما را آماده می‌کند تا بهتر دیگران را ارزیابی کنیم و در جهت اخلاقیات عمل نماییم تغییر دید خود نسبت به دیگران است. این کار به این معنی نیست که نقاط ضعفی که در افراد مشاهده می‌کنیم را انکار کنیم، یا با ساده‌لوحی و حماقت به خود بقبولانیم که دنیا فقط بر مبنای عشق و محبت است. عمل به اخلاقیات با خوش‌بینی ساده‌لوحانه ربطی ندارد. بلکه به معنی چرخش ۱۸۰ درجه دید ما است. باید بیاموزیم چگونه از برداشتی که که نسبت به اعمال، رفتار، و ضعف‌های اخلاقی دیگران داریم استفاده کنیم و آن را در جهت تکمیل اخلاقیات خودمان به‌کار بگیریم.

برای حرکت در مسیر کمال اخلاقی ، لازم است صفات اخلاقی خود را بشناسیم و بدانیم کدامیک از آنها را باید اصلاح کنیم. باید ابتدا یاد بگیریم از کجا شروع کنیم، نقاط ضعف یا کمبودهای ما کدامند، چگونه و تحت چه شرایطی و با چه شدتی خود را نشان می‌دهند و… ، در عین حال نکات مثبت‌مان را نیز بشناسیم، زیرا آنها می‌توانند منبع انگیزه و اتکا در تلاش ما باشند. این شروع کار شناخت خود است. این کار آنطور که در ابتدا ممکن است به نظر برسد چندان آسان نیست زیرا ایگو به عناوین مختلف سعی می‌کند توجه ما را به سمت کوچکترین اشکال در دیگران و ندیده گرفتن اشکالات خودمان سوق دهد و به این ترتیب واقعیتمان را از خودمان پنهان کند.

پس با درنظر گرفتن این واقعیت که دیدن خود از درون کار چندان آسانی نیست، چگونه می‌توانیم خودمان را بهتر بشناسیم؟ ما معمولا با دیدی غیر واقع‌بینانه به خود نگاه می‌کنیم. شاید با تعدادی از ضعف‌های صفاتی‌مان آشنا باشیم و حتی سعی در بهبود آنها داشته باشیم. ولی ضعف‌های بسیار دیگری هستند که کاملا از آنها ناآگاهیم، و حتی امکان وجود آنها را هم در نظر نمی‌گیریم چون از وجود آنها در خودمان خجالت می‌کشیم و سعی در انکارشان داریم. مثلا پذیرفتن اینکه حسود ، قدرنشناس یا فرصت‌طلب هستیم کار بسیار سختی است.

ایگو در پرده کشیدن بر نقطه‌ ضعف‌هایمان یا در توجیه اعمال ناشایست‌مان بسیار ماهرانه عمل می‌کند. تحقیقات اخیر در روانشناسی اجتماعی نشان می‌دهند که ما دائماً جهان را در ذهنمان تغییر می‌دهیم تا آن را با ایدئولوژی‌ مطابق میل‌مان تطبیق دهیم. « ذهن انسان صافی شگفت انگیز اطلاعات است و قادر به جلوگیری از ورود واقعیت‌هایی است که مغایر با باورهای‌ مورد پسندش می‌باشد »۱ . به همین طریق است که ایگو با ایجاد حجابی ضخیم، ما را از خودمان بی‌خبر نگهداشته و موفق می‌شود عقل را در زمینۀ مورد نظر خود به کار گیرد.

چگونه این وضعیت را تغییر دهیم؟

ما همانطور که برای دیدن خود به آینه احتیاج داریم، برای بهتر دیدن خصوصیات اخلاقی یا غیراخلاقی خود نیز، باید چیزی مشابه آینه روح بیابیم. این آینه، یا بهتر بگوییم این آینه‌ها دیگران هستند. خود را در آینه دیگران دیدن، با هدف رسیدن به کمال اخلاقی، به این معنی است که از آنچه از دیگران برداشت می‌کنیم (اعمال، گفتار، رفتار و …) به عنوان وسیله‌های برای شناخت خود بهره ببریم.

در مقاله بعدی، چند ایده برای تمرین به این اصل ارائه خواهد شد. ولی از همین الان می‌توانیم از خود بپرسیم، کدام تجربه اخیر، موقعیتی بوده که در رابطه با دیگران، چیزی درباره خودم بیاموزم؟

برگرفته از سایت e-OstadElahi.fr

**************************************

۱ – Jonah Lehrer, Faire le bon choix : comment notre cerveau prend ses décisions, Robert Laffont, 2010