تحقیقات علمی در زمینۀ زندگی‌های گذشته (قسمت آخر)

10 آوریل, 2014
 

نوشتۀ آلن کارده

در مقاله قبلی اولین عاملی که مؤید فرضیه زندگی‌های متوالی است، شرح داده شد. در این مقاله به عامل دوم می‌پردازیم:

۲ – «شواهد» پیش بینی نشده که از طریق افراد به دست آمده‌اند.

برخی از دانشمندان شکاک، روش برگشت به گذشته و هیپنوتیزم را مورد تردید قرار داده و چنین استدلال می‌کنند که ضمیر ناخود آگاه افراد مورد مطالعه ممکن است تحت تأثیر امیال، آرزوها، خاطرات گذشته یا کتاب‌هایی که خوانده و فراموش کرده اند، قرار گیرد.
تعدادی از پژوهشگران تحقیقات خود را روی اتفاقاتی که فی‌البداهه، بدون فکر قبلی و بدون دخالت عوامل بیرونی رخ می‌دهند، متمرکز کرده‌اند. حالت پیش‌دیده یا«دِژا وو» یکی از این روش‌هاست، هر چند استفاده از آن از نظر علمی کار دشواری می‌باشد.

به همین سبب، تحقیقات در این زمینه بیشتر بر سه گروه از «شواهد» متمرکز است که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت:

١ – ناهنجاری‌های حافظه ( خاطرات کودکان خردسال)

٢ – ناهنجاری‌های رفتاری ( فوبیا، امتناع از پذیرش زندگی فعلی خود بدون هیچ دلیلی، استعدادهای خارق‌العاده در سنین کم در افرادی مانند موتزارت)

٣ – ناهنجاری‌های جسمی (علایمی که از بدو تولد روی بدن نوزاد وجود دارد، نقائص مادر زادی، مستعد بودن به ابتلا به بعضی امراض)

دکتر یان استیونسن اولین محققی بود که به طور جدی کلیۀ این ناهنجاری‌ها را بررسی کرد. او نزدیک به ۵۰ سال، فعالیت وسیع و دامنه‌داری در این زمینه نمود که برای همیشه در تاریخ تحقیقات در مورد بازگشت به زندگی‌های گذشته ثبت خواهد بود.

پروفسور استیونسن استاد عالی‌رتبۀ روانپزشکی با تحقیقات دامنه‌دار خود، پیشرو این زمینه محسوب می‌شود. وی با دقت فوق العاده بیش از ۳۰۰۰ شواهد از کودکانی که زندگی گذشتۀ خود را به خاطر می‌آوردند، جمع آوری کرد. وی با بررسی صحت این اطلاعات تحقیقات مربوط به این پدیده را به حد پژوهش دانشگاهی ترفیع داد تا آنجا که نتایج تحقیقاتش فقط در جرائد علمی منتشر می‌شد.

او همچنین در «بخش مطالعات شخصیتی» دانشگاه ویرجینیا که ریاست آن را به عهده داشت، آزمایشگاهی ایجاد کرد. بعد از درگذشت او در سال ۱۳۸۶ شمسی ، یکی از دانشجویانش به نام پروفسور جیم تاکر کار او را با همان جدیت ادامه می‌دهد.

مطالعه هزاران موردی که توسط استیوسن بررسی شده، به نتایجی منجر می‌شودکه می‌توان آن را «مدل استیونسن» نامید.

• تغییر جنسیت از یک زندگی به زندگی دیگر فوق العاده نادر و کمتر از ۵ در صد است.

• سن متوسط کودکانی که خاطرات گذشته خود را بیان می‌کنند بین ۲تا ۵ سال است.

• سن متوسط کودکانی که دیگر اطلاعاتی درباره زندگی گذشته خود نمی‌دهند بین ۵ تا ۸ سال است.

• سن متوسط مرگ در زندگی قبلی این افراد بین ۲۷ تا ۳۵ سال (کمتر از عمر متوسط) است.

• شرایط مرگ بیشتر در رابطه با مرگ فجیع در زندگی قبلی بوده است.

در توضیح مورد آخر، استیونسن به این نتیجه رسید که در موارد مرگ ناشی از خشونت و بازگشت سریع روح در قالب جسمانی جدید (۳۵ در صد موارد) غالبا ناهنجاری‌های فیزیکی یا جسمانی در برخی کودکان دیده شده که در ارتباط با خاطرات و تجارب پس از سانحه در زندگی قبلی‌شان است، به ویژه :

• زخم یا علامات به خصوص در هنگام تولد،

• نواقص مادر زادی(اعضای پیچ خورده، آتروفی( نقصان) انگشتان)،

• مستعد بودن به ابتلا به بعضی بیماری‌ها.

به طور کلی، آنچه در حال تغییر است این است که در سال‌های اخیر برای توجیه ناهنجاری‌های حافظه، رفتاری و فیزیکی، از چندین رشته علمی در تحقیقات استفاده می‌شود. در واقع، آزمایشگاه‌هایی که در این زمینه تحقیق می‌کنند، معمولا متخصصین چندین رشته را در این کار شرکت می دهند. از جمله متخصصین نسل‌شناسی، مورخین، روانشناسان، متخصصین قیافه‌شناسی و … و حتی از دروغ‌سنج نیز برای جلوگیری از تقلب آگاهانه یا نا آگاهانه استفاده می‌شود.

از سال ۱۳۸۴ شمسی روش نوینی توسط روانشناس معروف آمریکایی پل وان وارد برای اثبات بازگشت روح پایه‌گذاری شده است. این روش نقش دی اِن ای را در زندگی‌های متوالی بررسی کرده و بر آنست با پی گیری عوامل ژنتیکی انسان (ژِنُوم انسانی) فرضیۀ گردش روح در قالب های متعدد را تأیید کند. پل وان وارد همچنین فرضیۀ نوعی پسیکوپلازم (یا ژنوم روح) را که شامل ژنوم فیزیکی نیز می شود عنوان کرده است. به طور دقیق‌تر مفهوم «ژنوم روح» نتیجۀ یک پژوهش علمی با استفاده از چند رشته از علوم است که ارتباطات بین زندگی کنونی و زندگی های گذشته را مطالعه می‌کند و مشخصات جسمانی، فکری، خلاقیتی، احساسی و رفتاری فرد مورد مطالعه را در نظر می‌گیرد. سایت« تجربۀ برگشت به زندگی» پیشرفت تحقیقات در این زمینه را نشان می دهد.

به طور کلی، در حال حاضر هیچ آزمایشی به نحو قاطع وجود یا عدم وجود زندگی‌های متوالی را ثابت ننموده است. با این حال موارد زیر از طریق تحقیقات علمی به اثبات رسیده است:

• بعضی افراد اطلاعاتی را با جزئیات دقیق در مورد مردگانی که با آنها آشنایی نداشته اند بازگو کرده و گاهی نیز خصوصیت آنها را از خود بروز می‌دهند(استعداد، کارآئی، حساسیت …). به همین ترتیب امکان دارد علائم خاصی در بدن خود داشته باشند که نشان از جراحت های گذشته باشد.

• صحت خاطرات کودکان در ارتباط با مرگ های فجیع و زودرس.

• اشخاصی که در حالت هیپنوتیزم قسمت‌هایی از زندگی یک شخص متوفی را به صورت زنده تجربه می‌کنند.

• افرادی که در بیداری، خواب یا شهود قادر به اظهار خاطراتی هستند که صحت آنها را می توان تأیید کرد.

• مدیوم‌ها و روشن‌بینانی که موفق به تشریح قسمت‌هایی از زندگی گذشتۀ اشخاص می‌شوند و بعضی از آنها را نیز می توان از نظر تاریخی تایید نمود.

با در نظر گرفتن موارد یاد شده می‌توان فرض کرد که پیشرفت علم همراه با روش‌هایی که از چندین رشته علمی بهره می‌گیرد در آینده اطلاعاتی را به دست خواهد داد که واقعیت زندگی های متوالی را تأیید کند. در ضمن لازم است برای این کار وسایل جدیدی اختراع شوند که کلیۀ جزئیات زندگی گذشتۀ افراد را برملا نکند (چون فراموشی زندگی های گذشته برای پیشرفت معنوی ضروری است) و فقط شواهد ملموسی در تآیید آن ارائه دهد.



برگرفته از سایت e-OstadElahi.fr