تحقیقات علمی امروز در زمینۀ زندگی‌های‌ گذشته

3 آوریل, 2014
 

نوشتۀ آلن کارده

در سال های اخیر، مبحث اعتقاد به وجود زندگی‌های گذشته که قبلا در زمرۀ اسرار ناگفتنی بود، به راحتی در اجتماع مورد بحث قرار می‌گیرد. آماری که در کشورهای غربی گرفته شده نشان می‌دهد:

•    ۲۰ تا ۲۵ درصد از مردم غرب (اروپا و آمریکای شمالی) به وجود زندگی‌های گذشته اعتقاد دارند.
•    این رقم در افرادی که به خدا معتقدند ۵۰ درصد،
•    و در افرادی که تجربۀ نزدیک به مرگ داشته اند ۷۵ درصد می‌باشد.

در سطح جهانی می‌توان به صراحت گفت که نیمی از جمعیت سیارۀ ما یعنی تقریبا ۳,۵ میلیارد نفر به وجود زندگی‌های گذشته معتقدند.

بررسی آمار منتشر شده بین سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۸۹ شمسی نشان می‌دهد که برخلاف تصور، میزان اعتقاد به زندگی‌های گذشته در طول این مدت چندان تغییری نکرده است. در مقابل آنچه تغییر کرده این است که در سال‌های اخیر مردم به راحتی و بی‌پروا در این باره صحبت می‌کنند.

موارد گوناگونی حاکی از علاقۀ روز افزون مردم به این مبحث می‌باشد. به ویژه می‌توان به فیلم‌ها و کتب متعدد در این زمینه اشاره کرد. همچنین با بررسی آمار جستجوگرهایی مثل گوگِل مشاهده می‌کنیم که حتی در اینترنت هم مفهوم وجود زندگی‌های گذشته بیش از پیش مورد توجه عموم قرار گرفته است.

اما بزرگ ترین شاخص، توجه روز افزون دانشمندان و محققین به این موضوع است.

در واقع، از دهه سی شمسی شواهد زیادی در این زمینه جمع آوری شد، ولی تحقیقات دانشگاهی از دهه ۴۰ شمسی آغاز شد. به‌خصوص بررسی خاطرات کودکان که توسط پروفسور یان استیونسن تجزیه و تحلیل شد و کمی بعد خاطراتی که دکتر ریموند مودی از طریق هیپنوتیزم به دست آورد. اما، بیشتر تجارب و تحقیقات نوین در چند سال اخیر انجام شده است.

به طور کلی عواملی که مؤید فرضیه زندگی‌های متوالی هستند، بر اساس نحوه بروز آنها به دو دسته اصلی از شواهد تقسیم شده‌اند:

۱ –  شواهدی که توسط محققین از طریق آزمایش و ایجاد واقعه به دست آمده‌اند.
۲ –  شواهدی که به طور طبیعی و پیش‌بینی نشده از طریق افراد به دست آمده‌اند.

۱- شواهدی که توسط محققین از طریق آزمایش و ایجاد واقعه به دست آمده‌اند

در این گروه، تمام عواملی که در تأیید زندگی‌های متوالی می‌باشند، جمع‌آوری شده‌اند: چه آنهایی که از طریق اشخاصی که می‌توانند در خوداگاهی‌شان دگرگونی ایجاد کنند(به ویژه مدیوم‌ها و روشن بین‌ها) حاصل شده‌اند چه آنهایی که از طریق ایجاد حالت‌های مشابه در افراد دیگر (به‌خصوص از طریق هیپنوتیزم) به دست آمده‌اند. با آنکه تحقیقات علمی امروز بیشتر مطالعۀ نیروهای فراروانی و پارانرمال بعضی افراد روشن بین را مورد توجه قرار داده‌اند اما در اینجا پایه را بر بررسی محققانی قرار می‌دهیم که می‌توانند حالات دگرگونی در خود‌اگاهی را نه روی خود بلکه روی بیمارانشان ایجاد کنند.

هیپنوتیزم زمینه‌ای است که تاکنون بیش از هر زمینه‌ دیگری در تحقیقات علمی مورد استفاده قرار گرفته است و در اینجا بیشتر به آن می‌پردازیم. باید گفت که هیپنوتیزم انشعابات دیگری نیز مثل سوفرولوژی، تولد دوباره، رؤیا در بیداری و غیره دارد، ولی در حال حاضر تحقیقات علمی برای رجوع به خاطرات گذشته بیشتر بر هیپنوتیزم و استفاده از آن متمرکز است. دکتر ریموند مودی که اولین گام‌ها را در این راه برداشت بی‌تردید پیشرو بلا منازع این روش محسوب می‌شود. در سال‌های اخیر کارهای او توسط محققین مشهور دیگری چون برایان وایس و مایکل نیوتن که نویسندگان تعدادی از پر فروش‌ترین کتاب‌های جهان هستند ادامه یافته است.

برایان وایس روانپزشک و فارغ‌التحصیل از دانشگاه‌های کلمبیا و یِیل می‌باشد. او ضمن کار روی یک بیمار که به طور اتفاقی در حین هیپنوتیزم به یکی از زندگی های گذشته خود برگشت به این موضوع علاقه‌مند شد. لازم به گفتن است که او در ابتدا در مورد صحت این موضوعات تردید داشت. او ضمن هیپنوتیزم متوجه شد که بیمارش در مورد اتفاقاتی که چند قرن پیش رخ داده، جزئیات حیرت انگیزی را بیان می‌کند و در عین حال به تدریج با شرح این حوادث بهبود می‌یابد. او متوجه شد که این مطالب نمی‌توانند زاییده تصورات باشند و از این رو تصمیم می‌گیرد در این زمینه به تحقیق بپردازد. به دنبال این تجربه، طی ۳۰ سال، مشاوره با بیمارانش اطلاعات زیادی را به ویژه در مورد وضعیت روح بین دو زندگی و علل بازگشت در زندگی زمینی جمع آوری کرد.





به همین ترتیب مایکل نیوتن روانکاو امریکایی که ابتدا متخصص معالجه از طریق هیپنوتیزم بود، در تجربیاتش با مواردی از بازگشت به زندگی‌های گذشته مواجه شد. اما با توجه به خطراتی که چنین کاری به همراه داشت، برای خود روشی واقع گرا و بی‌طرفانه اتخاذ کرد تا از تحت تأثیر قرار دادن بیماران و جمع‌آوری اطلاعات ناشی از آن اجتناب کند. مشاهدات وی روی بیمارانی که اینگونه تجارب برایشان پیش آمده بود مدت ده سال به طول انجامید. او از طریق این شواهد تجربی به قوه‌ای برتر یا نیرویی که منشأ حیات و موجودات است، اعتقاد پیدا کرد.





نکتۀ قابل توجه در مورد مایکل نیوتن اینست که بعضی از شواهدی که گردآوری کرده ، مشابه مطالبی است که استاد الهی درباره برزخ و دنیای دیگر بیان کرده است.

لازم به یادآوری است که وایس و نیوتن که در حال حاضر به عنوان مراجعی در این زمینه شناخته شده‌اند پیش از این به وجود خدا و زندگی پس از مرگ معتقد نبودند.

…ادامه مقاله در پست بعدی



برگرفته از سایت e-OstadElahi.fr