مصاحبه با پروفسور بهرام الهی درباره نوع‌دوستی

8 دسامبر, 2009
 

سایت e-ostadelahi.fr « مصاحبه‌ای با پروفسور بهرام الهی» تحت عنوان نوع‌دوستی انجام داده است. پروفسور الهی، فرزند استاد الهی، بیش از چهل سال با تحقیقات و تجربیات شخصی، به تدقیق در فلسفه و مشی فکری پدرش پرداخته است. او در آثار متعدد خود، فلسفه‌ی معنوی استاد الهی را معرفی کرده است. در این مصاحبه، مفهوم نوع‌دوستی و نکات اساسی در عمل به آن، در سیر کمال روحی بررسی می‌شود.


س- جایگاه «نوع‌دوستی» در فلسفه‌ی معنوی استاد الهی کجاست؟

ج- پرورش محبت به دیگران در خود، یکی از پایه‌های اخلاقیات حقیقی است. «نوع‌دوستی» توأم با توجه به مبدأ و مبارزه‌ی با نفس اماره، یکی از پایه‌های معنویت عملی در فلسفه‌ی استاد الهی است.

س- چگونه می‌توان به طور عملی، نوع‌دوستی را در خود پرورش داد ؟

ج- با انجام کارهای ساده‌ای که از روی سخاوت و خیرخواهی انجام می‌دهیم، می‌توان به دیگران کمک کرد: به درد دل دیگران گوش کردن. از دیگران صادقانه تعریف کردن، رفتاری دوستانه با دیگران داشتن و یا هر نوع کمک دیگر… یا با هرنوع امکاناتی که در اختیار داریم، از جمله، کمک مالی، کمک روانی، افکار مثبت نسبت به دیگران و یا حتی با نیت خوب داشتن می‌توان به دیگران کمک کرد. اگر نیت کمک به دیگران را در خود رشد دهیم، ولی موقعیت عمل به آن برایمان پیش نیاید، این نیت اثری مثبت روی دیگران و خودمان می‌گذارد. کسی که خواهان سیرکمال معنوی است باید نوع‌دوستی را عملاً در برنامه‌ی معنوی خود قرار دهد.

س- فایده‌ی نو‌ع‌دوستی چیست؟

ج- به طور کلی، هر نوع کمک به دیگران، خواه مادی‌، خواه روانی یا معنوی، برای خود شخص مفیدتر است تا برای سایرین. کمک به دیگران افکار مثبت را در انسان پرورش می‌دهد و آرامش خاطر او را فراهم می‌سازد. ضمناً ایجاد ذخیره‌ی معنوی‌ می‌کند که در آن دنیا به همراه خواهیم داشت. ذخیره‌ی معنوی به اندازه‌ای اهمیت دارد که در برخی موارد، سبب جهش روح به مراحل بالاتر می‌شود. به طور کلی، نوع‌دوستی، نقشی تعیین‌کننده در کیفیت زندگی‌ روح وخوشی او در عالم معنا دارد.

س- اساس نوع‌دوستی بر پایه‌ی همدردی و محبت به دیگران است در این صورت اگر از نوع‌دوستی انتظار سود معنوی داشته باشیم، این دو متناقض نیست ؟

ج- ‌نوع‌دوستی یک وظیفه است که هر کسی باید به ‌آن اقدام کند، اما نوع‌دوستی توأم با همدردی و علاقه نسبت به دیگران فضیلتی است که باید آن را کسب کرد. تعداد اندکی به این مرحله‌ی از نوع‌دوستی رسیده‌اند. این افراد در مراحل بالای پیشرفت روحی قرار دارند و به مقام از خودگذشتگی و آزادی از قیودات مادی رسیده‌اند. تا وقتی که انسان تحت تسلط نفسِ خودخواهی و معامله‌گری است – در مورد اغلب ما صدق می‌کند- محبتی که نسبت به دیگران احساس می‌کند مبتنی بر سود شخصی و ناشی از علاقه‌ای است که نسبت به خودش دارد.

س- جدا کردن نوع‌دوستی از احساسات و از عشق غریزی که ما را به سمت همدردی و نیکخواهی سوق می‌دهد، به نظر دشوار می‌آید.

ج- بشر طبیعتاً خودخواه است، ولی در عین حال حس نوع‌دوستی‌ که تمایلی اخلاقی است، نیز در او وجود دارد. منشأ تمایلات اخلاقی سوپر اید است که ما را به سمت نیکی سوق می‌دهد، مثلاً ما را وامی‌دارد که نسبت به دیگران نیکخواه باشیم و برایشان مفید واقع شویم. بعضی این تمایل را در خود پرورش می‌دهند و برعکس بعضی آن را پس می‌زنند یا آن را در خود خاموش می‌کنند. خوشیِ ناشی از احساس رضایت از عمل به اخلاقیات با خوشیِ حاصل از عمل به نفس اماره از نظر کیفی بسیار متفاوت است. به همان قیاس که لذت حاصل از نجات زندگی یک انسان یا حیوان با لذت یک جایزه بگیر از دستگیری یک مجرم فراری و لذت شکارچی از شکار حیوانات یکسان نیست. احساس غرور و شادی ناشی از عمل خیرخواهانه احساسی است عمیق و دائمی. کسی که با نیت انساندوستی یا با نیت جلب رضایت خدا خود را فدای دیگران می‌کند، دروناً احساس تسکینی می‌کند که تصور آن بسیار دشوار است.. البته هرکس خودش می‌تواند آن را امتحان کند.

س- از نظر شما، شرایط عمل به نوع‌دوستی چیست؟

ج- برای آنکه عمل نوع‌دوستانه ما حداکثر اثر را داشته باشد، چند نکته را باید در نظر گرفت:

  • انسان باید حداکثر تلاش خود را بکند تا نیتش از نوع‌دوستی کسب هیچگونه سود شخصی و یا انتظار پاداش نباشد. بلکه بدون هر گونه توقع و خودنمایی و در کمال رازداری، طوری عمل کند که فرد مورد کمک ناراحت نشود و خود را مدیون احساس نکند. در هر حال، آنچه مهم است نیتی است که در انجام عمل خیر داریم نه آن کاری که برای دیگری می‌کنیم.
  • عمل ما متعادل و منطقی باشد. مثلاً وقتی می‌خواهیم به کسی کمک کنیم، موقعیت و امکانات خود را هم در نظر بگیریم، حقوق کسانی را که به ما متکی هستند، پایمال نکنیم، مراقب باشیم که اعمال نوع‌دوستانه‌ی ما به کسی ضرر نزند و یا به دیگران تحمیل نشود.
  • به جز در مواقع حساس، کمک خود را به دیگران تحمیل نکنیم، بلکه با در نظر گرفتن خواسته‌ی آنها و بدون آن که قضاوتشان کنیم، و بدون هیچگونه احساس برتری به آنها کمک کنیم. احترام به شخصیت و آزادی دیگران اهمیت بسیاری دارد.

س- اگر نسبت به دیگران بی‌تفاوت هستیم و احساس همدردی نمی‌کنیم، در این صورت وظیفه‌مان چیست؟

ج- برای آنکه بتوانیم به دیگران کمک کنیم، باید حس خیرخواهی که به طور فطری ما را به سمت کمک به سایرین بدون هر گونه چشمداشت سوق می‌دهد، را در خود پرورش دهیم. اگر این احساس به طور طبیعی در ما وجود ندارد، باید خود را وادار به نوع‌دوستی کنیم تا انگیزه‌ی خیرخواهی در ما تقویت شود. اگر ایمان به خدا داریم، این کار را برای جلب رضایت خدا انجام دهیم. بهترین روش هم این‌است که خود را به جای دیگران بگذاریم، تا کاملاً نیاز و درماندگی آنها را درک کنیم‌.

س- از نظر اجتماعی‌، نوع‌دوستی یعنی رسیدگی به مشکلات دیگران، یا کمک به نیازمندان، آیا منظور شما از نوع‌دوستی انجام این‌ کارها است؟

ج- رسیدگی به مشکلات دیگران و مواردی که به‌ آنها اشاره کردید، نوع‌دوستی است. مثلاً کسانی که به بهبود شرایط زندگی همنوعانشان یا دفاع از حیوانات می‌پردازند، عملی نوع‌دوستانه انجام می‌دهند. با این وصف، در عمل به نوع‌دوستی، کمک به نزدیکان و کسانی که هر روز با آنها ارتباط داریم، مانند همسر، فرزند، والدین، همسایه‌… اولویت دارد. مثلاً حمایت کردن از همسر و خود را به جای او گذاشتن ، کمک و همیاری با او و وفاداری عملی نوع‌دوستانه و بسیار ارزشمند است.

س- این طور که بنظر می‌رسد، ما تحت تسلط ایگوی معامله گر و خودخواه خود هستیم، در این‌صورت چگونه می‌توانیم بی‌توقعی را در خود پرورش دهیم؟

ج- زندگی روزمره، محیط خانوادگی یا حرفه‌ای، معدنی از طلا است که به ما امکان می‌دهد توقع را در خود تضعیف کنیم. مثلاً وقتی کاری برای دیگری انجام می دهیم، آمادگی این را داشته باشیم که آن شخص متوجه کمک ما نشود یا از ما قدردانی نکند و یا حتی در بعضی موارد از سخاوت ما سوءاستفاده کند. اینها آزمون‌هایی است که برای ما پیش می‌آید تا خلوص نیت‌مان محک زده شود. هر حرکتی در جهت نیکی، باید بر ضدش غلبه کند تا به نتیجه برسد.